▪️فریگیس: سیاوش چرا نمی خوابد؟ ▫️سیاوش: زیرا که زندگی بیدار است! کی دیگر این ستاره را که تابید و گذشت دوباره می بینم؟ ▪️فریگیس: سیاوش از چه پریشانی؟ از نیزه های تورانی؟ ▫️سیاوش: درد سیاوش از خویش است! چون همه خوابند و زندگی می گذرد، چرا بیدار نباشم، کش از دست ندهم؟ چون چشم می بندم و ترا نمی بینم، چرا به دیدنت چشم نوازش نکنم؟ کی دیگر ترا دوباره خواهم دید؟ ▪️فریگیس: از چه می گویی؟ از چه می ترسی و مرا می ترسانی؟ ▫️سیاوش: ترسم این است که جهان را ندیده از آن بگذرم. کاش مرا میراندی فریگیس! چرا چنین نکردی؟ اکنون تو نیز بهره ای از سرنوشت مرا داری! ▪️فریگیس: از آن پشیمان نیستم! ▫️سیاوش: خوابی دیدم؛ تو پسری خواهی داشت! ▪️فریگیس: نیک است. ▫️سیاوش: من او را نمی بینم. ▪️فریگیس (هراسان پس می کشد): نه! به این کوتاهی؟ ▫️سیاوش: برای همین است که نمی خوابم! ▪️فریگیس: پس خواب از فریگیس دور! ▫️سیاوش: تو که ایرانیان را به هیچ نشمردی؛ بر تو نوشته اند که مادر پادشاه ایران باشی. ▪️فریگیس (غرّان): من آن کودک را می کشم که تیغ به روی توران کشد. ▫️سیاوش: نه، نمی کشی؛ چون پدرش را پیش چشمت سر از تن جدا کنند! (فریگیس هراسان جیغ می کشد.)
مردمان سرنوشت خویش با خون خود می نویسند و کوشش خود٬ اگر مهربانید دژ بر شما بگشایند وگر ستم خواهید کرد هیچ دژی به خونی که در پای آن می ریزند٬ نیرزد .
جهان را همه یکسان ساخته اند، و از هر گوشه ی آن به دیگری بگریزی، خود را در آیینه ی همان می بینی که می دیدی، آبی را در آسمان، سبزی را بر درخت، و بی خردی را بر تخت.
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
با درود، این اثر در پیوندگاه میان اسطوره و پرفورمنس (اجرای آیینی) به زبانی دلکش فرمی از قصه-گویی ایرانی و هنر نمایش در جهان ایرانی را بازتاب میدهد. بقایای یک اسطوره مربوط به دوران کشاورزی و اجرای آیینی به نام سیاوش-خوانی که نیا و پیشینیه باستانی آن نمایشی است که بعدها تعزیه نام گرفت. واقعن دریغا و دردا که این اثر کم نظیر و بسیار درخشان هنوز در ایران یا در تاجیکستان ساخته نشده. داستان نمایش در خراسان بزرگ رخ میده و اگه یک اسپانسر یا سرمایه-گزار یا تهیه-کننده آگاه و آینده-نگر و فرهنگ-دوست وجود میداشت قطعن تا امروز ، حتا شده در همان پنجکنت تاجیکستان ، با حضور بازیگران فارسی زبان ایران و آسیای میانه ساخته میشد و میتونست در سطح بین المللی هم یک حرکت نو و یک گشایش فرهنگی و سینمایی جالب و قابل توجه باشه. امید که این صدا به گوش یک اسپانسر فرهنگ-دوست برسد...