1. خانه
  2. /
  3. کتاب سیاوش خوانی

کتاب سیاوش خوانی

5 از 1 رأی

کتاب سیاوش خوانی

Siavash-Khani
٪10
180000
162000
معرفی کتاب سیاوش خوانی
نمایشنامه سیاوش خوانی به قلم بهرام بیضایی در واقع داستان نبرد بی پایان بین خیر و شر است که نخستین بار در سال 1375 به چاپ رسید. داستانی پیچیده و تو در تو و با زبانی فاخر و زیبا است. مهمترین قسمت این کتاب مربوط به طرح آن است که بیضایی به گونه ای متفاوت یکی از داستان های شاهنامه ،که زمانی کارکرد آیینی داشته، را در بطن زندگی معاصر قرار می دهد و به زیبایی تمام همه ی این موارد را در هم می تند تا چنین شاهکاری را خلق کند.
در این نمایشنامه می خوانیم که گروهی از جوانان برای اجرای نمایش سیاوش خوانی به روستایی می روند و در طول این اجرا درگیری هایی پیرامون انتخاب نقش های خوب و بد بین آن ها رخ می دهد. گویی این نبرد بین خیر و شر از دیر باز تا کنون ادامه داشته و خواهد داشت. در این اثر بیضایی داستانی از شاهنامه را برگزیده تا در کنار بازسازی این داستان از هنر عامه، برخورد مردم با هنر، پندارهای مردمی دربارۀ آیین های ملی و هنر، و برداشتهایی شخصی از داستان را بازگو کند.
درباره بهرام بیضایی
درباره بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏
خانواده‌اش اهل کاشان و آن‌گونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامه‌های تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ می‌باشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامه‌های تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانواده‌اش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.‏
فعالیت سینمایی را با فیلم‌برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف می‌باشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلم‌های خود با مشکلات و سنگ اندازی‌های بسیاری روبرو بوده‌است. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساخته‌است و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد. 
قسمت هایی از کتاب سیاوش خوانی

▪️فریگیس: سیاوش چرا نمی خوابد؟ ▫️سیاوش: زیرا که زندگی بیدار است! کی دیگر این ستاره را که تابید و گذشت دوباره می بینم؟ ▪️فریگیس: سیاوش از چه پریشانی؟ از نیزه های تورانی؟ ▫️سیاوش: درد سیاوش از خویش است! چون همه خوابند و زندگی می گذرد، چرا بیدار نباشم، کش از دست ندهم؟ چون چشم می بندم و ترا نمی بینم، چرا به دیدنت چشم نوازش نکنم؟ کی دیگر ترا دوباره خواهم دید؟ ▪️فریگیس: از چه می گویی؟ از چه می ترسی و مرا می ترسانی؟ ▫️سیاوش: ترسم این است که جهان را ندیده از آن بگذرم. کاش مرا میراندی فریگیس! چرا چنین نکردی؟ اکنون تو نیز بهره ای از سرنوشت مرا داری! ▪️فریگیس: از آن پشیمان نیستم! ▫️سیاوش: خوابی دیدم؛ تو پسری خواهی داشت! ▪️فریگیس: نیک است. ▫️سیاوش: من او را نمی بینم. ▪️فریگیس (هراسان پس می کشد): نه! به این کوتاهی؟ ▫️سیاوش: برای همین است که نمی خوابم! ▪️فریگیس: پس خواب از فریگیس دور! ▫️سیاوش: تو که ایرانیان را به هیچ نشمردی؛ بر تو نوشته اند که مادر پادشاه ایران باشی. ▪️فریگیس (غرّان): من آن کودک را می کشم که تیغ به روی توران کشد. ▫️سیاوش: نه، نمی کشی؛ چون پدرش را پیش چشمت سر از تن جدا کنند! (فریگیس هراسان جیغ می کشد.)

مردمان سرنوشت خویش با خون خود می نویسند و کوشش خود٬ اگر مهربانید دژ بر شما بگشایند وگر ستم خواهید کرد هیچ دژی به خونی که در پای آن می ریزند٬ نیرزد .

جهان را همه یکسان ساخته اند، و از هر گوشه ی آن به دیگری بگریزی، خود را در آیینه ی همان می بینی که می دیدی، آبی را در آسمان، سبزی را بر درخت، و بی خردی را بر تخت.

مقالات مرتبط با کتاب سیاوش خوانی
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

نظر کاربران در مورد "کتاب سیاوش خوانی"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

با درود، این اثر در پیوندگاه میان اسطوره و پرفورمنس (اجرای آیینی) به زبانی دلکش فرمی از قصه-گویی ایرانی و هنر نمایش در جهان ایرانی را بازتاب می‌دهد. بقایای یک اسطوره مربوط به دوران کشاورزی و اجرای آیینی به نام سیاوش-خوانی که نیا و پیشینیه باستانی آن نمایشی است که بعدها تعزیه نام گرفت. واقعن دریغا و دردا که این اثر کم نظیر و بسیار درخشان هنوز در ایران یا در تاجیکستان ساخته نشده. داستان نمایش در خراسان بزرگ رخ می‌ده و اگه یک اسپانسر یا سرمایه-گزار یا تهیه-کننده آگاه و آینده-نگر و فرهنگ-دوست وجود می‌داشت قطعن تا امروز ، حتا شده در همان پنجکنت تاجیکستان ، با حضور بازیگران فارسی زبان ایران و آسیای میانه ساخته میشد و میتونست در سطح بین المللی هم یک حرکت نو و یک گشایش فرهنگی و سینمایی جالب و قابل توجه باشه. امید که این صدا به گوش یک اسپانسر فرهنگ-دوست برسد...

1403/09/15 | توسطکاربر سایت
0
|