کوروش را شیوه چنان شده بود که به هنگام گردهم آیی سپاهیان سخنی گیرا و دلکش می آغازید تا اندیشه های خود را به لشکریان بازبتاباند و از کارها آگاه شود؛ روزی در میان مه تباران رشته ی سخن را به گفت وگوی زیر کشاند: «نژادگان و مه تباران آیا می پندارید که در برخی از رفتار و کردار تازه یاران ما کاستی هاست؟ که آنان راه زندگی ما را نیاموخته و به شیوه ی ما پرورش نگرفته اند؟ یا می پندارید که آنان به زندگی روزانه خود را هم سنگ ما می نمایند و چون روز رزم فرا رسد همانند ما به رویارویی دشمن می شتابند؟»
یکی بگه کدوم ترجمه
من نفهمیدم شما بر چه مبنایی بخودتون اجازه دادید درمورد این کتاب تفسیر بنویسید آنهم بدون مصداق و فکت