کتاب اخلاق

Nicomachean Ethics
  • 15 % تخفیف
    395,000 | 335,750 تومان
  • موجود
  • انتشارات: نگاه نگاه
    نویسنده:
کد کتاب : 4940
مترجم :
شابک : 978-9643517113
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 552
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 340 قبل از میلاد
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

اخلاق نیکوماخس
Nicomachean Ethics
کد کتاب : 38155
مترجم :
شابک : 978-9640345528
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 250
سال انتشار شمسی : 1381
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب اخلاق اثر ارسطو

ارسطو، دانشجو افلاطون،یکی از چهره های برجسته در اندیشه غربی است. او که یک متفکر درخشان و دارای علاقه های گسترده است ، آثار مهم در فیزیک ، زیست شناسی ، شعر ، سیاست ، اخلاق ، متافیزیک و اخلاق نوشت. در اخلاق نیکوماچای ، که گفته می شود او به پسرش نیکوماخوس اختصاص داده است ، سوال هدایت گرانه ارسطو این است که بهترین چیز برای یک انسان چیست؟ جواب او خوشبختی است. وی نوشت: "خوشبختی ، بهترین ، نجیب ترین و خوشایندترین چیز جهان است." اما منظور او چیزی نیست که احساس کنیم ، نه یک احساسات ، بلکه نوع خاصی از زندگی است. خوشبختی از فعالیتهایی تشکیل شده است که در آن از بهترین ظرفیتهای انسانی استفاده می کنیم ، چه از آنهایی که به عنوان اعضای یک جامعه به شکوفایی ما کمک می کند و چه مواردی که به ما امکان می دهد تا درگیر تفکرات خداگونه باشیم. نوشته های اخلاقی معاصر در مورد نقش و اهمیت فضایل اخلاقی مانند شجاعت و عدالت الهام بخش این اثر است که شامل مباحث مهمی در مورد مسئولیت ، استدلال عملی و نقش دوستی در ایجاد بهترین زندگی است.

«اخلاق» از مهم ترین کتاب های تاریخ فلسفه است.

کتاب اخلاق

ارسطو
ارسطو، زاده ی 384 و درگذشته ی 322 قبل از میلاد مسیح، از بزرگترین فیلسوفان یونان باستان بود.ارسطو در خانواده ای ثروتمند از اهالی استاگیرا، شهری در شمال یونان، به دنیا آمد. او در 17 سالگی به آکادمی افلاطون در آتن فرستاده شد و 20 سال در آن جا درس خواند و تدریس کرد. ارسطو پس از مرگ افلاطون در سال 347، ناکام از در اختیار گرفتن مدیریت آکادمی، به اسوس در آسیای کوچک رفت و با پایتیاس، خواهرزاده ی فرمانروای وقت، ازدواج کرد. او در سال 343 به دعوت فیلیپ مقدونی، آموزش اسکندر مقدونی را بر عهده گرفت پس از ب...
قسمت هایی از کتاب اخلاق (لذت متن)
ما نمی گوییم که شخص پس از مرگ سعادتمند است و «سولن» نیز نخواسته چنین رأیی اظهار کند. بلکه می خواهد بگوید که نمی توان مخلوقی را به طور قطع، سعادتمند دانست مگر آنکه، تا پایان عمر از پیش آمدهای تلخ و واژگون بختی ها، مصون مانده باشد. در این باب، باید باز به بحث پرداخت. به نظر می رسد، برای کسی که فانی شد، بدون آنکه بدی ها و نیکی هایی را مانند افتخارات و یا آثار انزجار و نفرت احساس نماید به عینه در نزد کودکان، یا به طور اعم، در نزد بازماندگان، چون رفتار نیک یا بدبختی ظاهر شود.