1. خانه
  2. /
  3. المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو

المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو

4.2 از 1 رأی

المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو

دنباله کتاب «فرار از کتابخانه آقای لمونچلو»
Mr. Lemoncello's Library Olympics
٪15
279000
237150
معرفی المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو
کتاب «المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو» رمانی نوشته ی «کریس گرابنستاین» است که اولین بار در سال 2016 منتشر شد. بازیساز افسانه ای، «آقای «لمونچلو»، پس از دریافت میلیون ها درخواست از طرفداران خود، تصمیم گرفته مسابقاتی با نام «المپیک در کتابخانه» را برای تمام بچه های کشور برگزار کند. این المپیک، از دوازده بازی چالش برانگیز و البته مرتبط با کتاب ها و کتابخانه ها شکل گرفته است. اما خیلی زود، رویدادهایی اسرارآمیز باعث به خطر افتادن مسابقات و حتی خود کتابخانه می شود: کتاب ها در حال ناپدید شدن از قفسه ها هستند و افراد یا گروه هایی قصد دارند این کتابخانه ی جدید و زیبا را از بین ببرند. حالا «کایل» و دوستانش باید با تیم های رقیب همکاری کنند تا جلوی نابودی کتابخانه ی آقای «لمونچلو» را بگیرند.
درباره کریس گرابنستاین
درباره کریس گرابنستاین
کریس گرابنستاین، زاده ی 2 سپتامبر 1955، نویسنده ی آمریکایی است. او اولین رمانش را سال 2005 منتشر کرد و از آن زمان به بعد، رمان های متعددی هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان نوشته است. کریس در سال 1977، از کالج ارتباطات و اطلاعات دانشگاه تنسی فارغ التحصیل شد. گرابنستاین از همان ابتدای مسیر نویسندگی حرفه ای، بازخوردهای بسیار خوبی از منتقدین دریافت نمود و بخش تحلیل کتاب پایگاه خبری نیویورک تایمز، بسیار از رمان اول او تعریف و تمجید کرد. او در نوشتن کتاب های کودک هم موفق عمل کرده و رمان فرار از کتابخانه ی آقای لمونچلو، در لیست پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز قرار گرفته است.
ویژگی های المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو
  • «کریس گرابنستاین» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو

یک معمای فکری پرتعلیق و سرشار از سرگرمی.

Shelf Awareness

دنباله ای کاملا رضایت بخش.

School Library Journal

پر از حادثه و شوخی های عجیب و غریب.

Washington Post
قسمت هایی از المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو

نردبان های پرنده، سکوهای دسته دار متحرکی بودند با یک سبد کتاب جلویشان و قفل هایی شبیه به قفل کفش اسکی که پای شما توی آن ها قرار می گرفت. نردبا ها به سادگی این امکان را به شما می دادند تا با وارد کردن شماره ی هر کتابی که می خواهید، پرواز کنید و آن کتاب را بردارید.

«لوییجی لمونچلو»، داشت رو به روی قفسه ی سه طبقه ی کتاب های داستان، روی نردبان پرنده پرواز می کرد. همینطور که نردبان پرنده بالا می رفت و به سمت چپ و راست مایل می شد، آقای «لمونچلو» گفت: «دنبال یه کتاب خوب می گردم... اما دقیقا نمی دونم دنبال چی می گردم!»

«چارلز» با ناراحتی زیر لب گفت: «آقای لمونچلو به من کلک زد! باید کتابخونه ی مسخره اش رو تعطیل کنن.» هر بار که آگهی های کتابخانه ی «لمونچلو» از تلویزیون پخش می شد، او همین جمله را زمزمه می کرد، اما به دلایلی تماشای آگهی این سنجاب حال به هم زن، باعث شد فکری توی ذهنش جرقه بزند.

مقالات مرتبط با المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو" ثبت می‌کند