کتاب سانشوی مباشر(نوولا)

Sansho Dayu
کد کتاب : 146215
مترجم :
شابک : ‏‫‬‭978-6228137209
قطع : جیبی
تعداد صفحه : 76
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1915
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب سانشوی مباشر(نوولا) اثر اوگای موری

افسانۀ هزار سالۀ بردگی آنجیو و زوشیو، که با داستان سانشوی مباشر اوگای موری در سال 1915 و فیلم کنجی میزوگوچی در سال 1954 شناخته شد، نه‌فقط به‌خاطر پیشینۀ دورودرازش بلکه به‌خاطر سازگاریش با قرن‌ها بازنگری و بازگویی مورد توجه قرار گرفته است‌. با طیب خاطر می‌توان گفت که اگر اوگای موری این افسانه را در قالب نثر امروزی نمی‌ریخت، میزوگوچی داستان سانشو را در هیئت فیلم بازگو نمی‌کرد. سانشوی مباشر رمانس جدایی و میل به رجعت است، میلی که این افسانه را در قرن بیستم به‌سمت دو بازگویی با سبک‌های مختلف سوق داده، یکی سنتی و دیگری مدرن؛ زیرا هر دو، یعنی افسانۀ پریان و ملودرام، در مورد مراحل گذار زندگی افراد در نقش اعضای خانواده، پیش‌فرض‌های مشترکی دارند. همۀ نسخه‌ها از تبعید سیاسی می‌آغازند؛ بنابراین، جای تعجبی ندارد که سیاستْ داستان را در راستای اهداف خود به خدمت گرفته باشد. با اینکه‌ گفتمان عمومی این حکایت را مفید دانسته، اما باید بدانیم که این فقط کشمکش آدم‌ها و دولت‌ها در روایت نیست که داستان را زنده نگه داشته است. جامعۀ متصور اوگای برای اصلاح فقط کافی است چشمانش را باز کند؛ یعنی به تصحیح نیاز دارد، نه برچیدن.

کتاب سانشوی مباشر(نوولا)

اوگای موری
اوگای موری(1862 – 1922)، نویسنده، شاعر و پزشک شهیر ژاپنی، نویسندۀ تعدادی از مهم‌ترین آثار تاریخ تاریخ ادبیات ژاپن است.
نکوداشت های کتاب سانشوی مباشر(نوولا)
دیدگاه‌های سیاسی اوگای موری با خدمتش به‌عنوان افسر پزشک ارتشی در عصر ماجراجویی‌های استعماری ژاپن در تایوان و منچوری هم‌خوانی داشت. ترکیب مشابه نئوکنفوسیانیسم و ناسیونالیسم، که پایه‌های فلسفی امپریالیسم ژاپن را تشکیل می‌داد، نیروی وجودی رکیشی مونوگاتاری بود. روایت او از «سانشوی مباشر » مجذوب حکومت امپراتوری است، قدرتی که تعبیر نئوکنفوسیانیسم از آن تجاوز ژاپن به دیگر بخش‌های آسیا را مشروعیت می‌بخشید. بازآفرینی تاریخ به دست اوگای در قالب داستان مدرن پیش‌درآمد تلاش ناسیونالیست‌ها در دهۀ 1930 برای بازآفرینی ژاپن مدرن در چارچوب گذشته‌ای نئوکنفوسیوسی بود که ایدئولوژی آن می‌خواست از حکومت سلسله‌مراتبی در برابر قوای بیگانۀ لیبرالیسم محافظت کند.
از مقالۀ «سانشوی مباشر و واژگون کردن تاریخ، نوشتۀ کارول کاوانو، ترجمۀ بصیر علاقه‌بند

قسمت هایی از کتاب سانشوی مباشر(نوولا) (لذت متن)
همان لحظه آفتاب صبحگاهی روی سطح صخره‌ها تابید. آنجیو بنفشه‌ای یافت که جوانه زده و درون شکافی پرآب بین دو صخره ریشه دوانده بود. آن را به زوشیو نشان داد و گفت: «ببین، بهار اومده!» زوشیو بی‌هیچ کلامی، فقط سر تکان داد. دختر رازش را درون خود نگه داشته و پسرک هم غرق در غم خود بود، برای همین مکالمه‌ای نداشتند و کلماتشان مانند آب در شن فرومی‌رفت.

میازاکی از محلی به محل دیگر می‌رفت تا بالاخره به بندر یورا در استان تانگو رسید. اینجا در محلی به نام ایشیورا، مردی به اسم سانشوی مباشر زندگی می‌کرد. او خانه و زمین‌های وسیعی داشت. ملازمانش در مزارعش غلات می‌کاشتند، در کوهستان‌ها شکار می‌کردند، در دریاها ماهی می‌گرفتند، کرم ابریشم پرورش می‌دادند، پارچه می‌بافتند، و هر چیز قابل‌تصوری از کالاهای فلزی تا سفالی و ظروف چوبی می‌ساختند. سانشو به پیشنهاد خرید هیچ شخصی جواب رد نمی‌داد. هروقت میازاکی نمی‌توانست قربانی‌های خود را در جایی بفروشد، آنها را به اینجا می‌آورد.