بر اساس مجموعه ای از کارگاه های آموزشی هوپر که به کتابخانه های عمومی سراسر کشور ارائه می شود ، نوشتن نظرات برای خوانندگان در مورد یک کتاب بسیار مهم است. در فصل های کتاب «چگونه مرور کتاب بنویسیم» مباحثی از جمله تفاوت بین نقد و بررسی مورد بحث قرار می گیرد. در این کتاب اشاره می شود که یک فرد چگونه می تواند در مروری که بر یک کتاب می نویسد سطح کیفیت نوشته خود را بالا ببرد. در پاراگراف های کوتاهی بتواند شاکله اصلی متن را حفظ کند و در عین حال همان مطالب را با یک انرژی منحصر بفرد همراه کند.
چه چیزی باعث می شود که یک مرور خوب بنویسیم؟ نقل قولها از نظرات ، داستانهای شخصی و حکایات و نمونه های خود هوپر به این کتاب اضافه شده است تا که خواننده بتواند با مواردی به عنوان مثال آشنا شود. در پیوست ها ، هوپر تفاوت بین مرور و حاشیه نویسی را توضیح می دهد.
برد هوپردریافت کننده جایزه Louis Shores در سال 2015 بود.
متن هوپر عمدتا توصیه های خود را به کسانی که برای رسانه های مختلف یا نشریاتی که با کتاب خوان ها طرف هستند،ارائه می دهد. این کتاب «چگونه مرور کتاب بنویسیم» برای هرکسی که قصد دارند عنوان / نقش داور کتاب را به خود اختصاص دهد ، توصیه های بسیار خوبی دارد
کتابخانه ها معمولا وب سایت دارند. وب سایت ها به مهم ترین منبع یا اگر دوست دارید، پخش کننده اطلاعات مربوط به کتابخانه تبدیل شده اند، اطلاعاتی نظیر اینکه چه عناوین جدیدی وارد کتابخانه شده است. اعلام این چنینی «عناوین تازه رسیده» فقط به صورت فهرستی ساده از عنوانها نیست، بلکه به شکل مرورهای کوتاه _ ولی معتبر و مفید درمی آید. عموما این مرورها را کارکنان کتابخانه می نویسند
برای اعلام عناوین تازه رسیده چه جایی بهتر از این وبلاگ است؟ در اینجا هم فهرستی ساده از عنوان های جدید کفایت نمی کند. درج خلاصه ای از عناوین تازه رسیده در وبلاگ نیز مستلزم نوشتن مرور است که قطعا این کار را مدیر وبلاگ یا دیگر کارکنان انجام میدهند. اما تفاوت بحث وبلاگی درباره عناوین تازه رسیده دقیقا در همین است: بحث. مدیر وبلاگ باید مرورهایی را که کارکنان برای وب سایت نوشته اند ارائه دهد و، به جز این کار، آنها را به چیزی بیش از گزارشی شفاهی» بسط دهد.
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
کاراکترهایی پیچیده که وجهی تاریک در وجود آن ها به چشم می خورد
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.