کتاب دلبند عزیزترینم

Dear Writer, Dear Actress: The Love Letters of Anton Chekhov and Olga Knipper
نامه های آنتوان چخوف و اولگا کنیپر
کد کتاب : 1542
مترجم :
شابک : 978-600-367-132-4
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 349
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1996
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

آنتون چخوف از بزرگترین نویسندگان ادبیات روسیه

معرفی کتاب دلبند عزیزترینم اثر آنتون چخوف

کتاب دلبند عزیزترینم، اثری از آنتون چخوف است که اولین بار در سال 1996 انتشار یافت. این کتاب جذاب، دربردارنده ی نامه نگاری های چخوف و دوست، معشوقه و در نهایت همسرش، اولگا کنیپر، از سال 1899 تا مرگ چخوف در سال 1904 است. عشقی آتشین میان نمایشنامه نویسی مریض احوال که مجبور شده بود به خاطر ابتلا به بیماری سل در مناطق گرمترِ یالتا بماند و ستاره ای در حال شکوفایی در تئاتر مسکو، بال و پر می گیرد. توصیفات کنیپر از زندگی در مسکو، اغلب با نگرانی های او درباره ی اجرای آثار چخوف بر روی صحنه، رابطه اش با مادرش و البته خواهر خودخواهش در هم می آمیخت. چخوف اما اولگا را با حرف های عاشقانه و لطیف خود در این نامه ها آرام می کرد. بعدها، نوشتن این نامه ها برای اولگا به گونه ای از درمان تبدیل شد و او پس از مرگ چخوف، همچنان برای مرد مورد علاقه اش نامه می نوشت.

کتاب دلبند عزیزترینم

آنتون چخوف
آنتون پاولوویچ چخوف، زاده ی 29 ژانویه ی 1860 و درگذشته ی 15 ژوئن 1904، داستان نویس و نمایشنامه نویس روس بود. او در زمان حیاتش بیش از 700 اثر ادبی خلق کرد.چخوف را مهم ترین داستان کوتاه نویس برمی شمارند. او در زمینه ی نمایشنامه نویسی نیز آثار برجسته ای از خود به جا گذاشته است به طوری که عده ای او را پس از شکسپیر، بزرگترین نمایشنامه نویس تاریخ قلمداد می کنند.چخوف در سال های پایانی تحصیلات متوسطه اش در تاگانروگ به تئاتر می رفت و در همین زمان، نخستین نمایشنامه ی خود را نوشت. او در همین سال ها مجله...
نکوداشت های کتاب دلبند عزیزترینم
Illuminating and heartfelt.
روشنگرانه و از دل برآمده.
Publishers Weekly Publishers Weekly

One of the most extraordinary love stories in the history of theater.
یکی از فوق العاده ترین داستان های عاشقانه در تاریخ تئاتر.
Barnes & Noble

Moving and intimate.
تکان دهنده و شخصی.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کتاب دلبند عزیزترینم (لذت متن)
روز به خیر همسرم. دلبندم، تو نامه های مرا دوست نداری. می دانم و سلیقه ات را تحسین می کنم اما چه کنم که در این چند روز حال و روز خوبی نداشتم. امیدوارم شوهر پیر و بیچاره ات را ببخشی و از دستش عصبانی نشوی. نامه ی دیروزت، روحیه ام را خراب کرد. نوشته ای که برای کریسمس نمی آیی یالتا. نمی دانم با خودم چه کنم. دکتر می گوید می توانم به مسکو بروم، دیگری می گوید مطلقا نه. اما من نمی توانم اینجا بمانم. اصلا نمی توانم بدون تو. توداری نکن. اولگا برایم از هرچه که در سر داری بنویس. جزئی ترین چیزها را برایم بنویس. نمی توانی تصور کنی نامه هایت چقدر برایم ارزش دارند. چقدر آرامم می کند. فراموش نکن که دوستت دارم.

محبوب عزیزترینم، دلبندم، خیلی وقت است با هم گپی نزده ایم. چنان ژولیده و آشفته ام که اگر مرا می دیدی، خیلی بدت می آمد... آنتون کجایی؟ این امکان ندارد. زندگی تازه داشت شروع می شد که یکباره برای همیشه پایان یافت. چه زندگی با شکوهی با هم داشتیم. تو همیشه می گفتی آدم می تواند به عنوان زن و شوهر بسیار سعادتمند زندگی کند. کاملا قبول می کنم. من با تو زمان طولانی زندگی خواهم کرد... چند روز پیش از مرگت، درباره ی دختر کوچولویی که باید می داشتیم صحبت کردیم. دلم به درد آمد از این که کودکی از تو به یادگار نماند.