کتاب "طاقت زندگی و مرگم نیست" از نویسنده برنده نوبل "مو یان" که داستان یک زمین دار را در دوره جنبش اصلاحات ارضی چین روایت می کند، میباشد.
در این کتاب "ژیمن نائو" ، مالک یک زمین میباشد که به سخاوت و مهربانی نسبت به دهقانانش مشهور است .نائو در جنبش اصلاحات ارضی مائو در سال 1948،نه تنها از زمین و دارایی های خود مانند زمین و خانه محروم می شود ، بلکه علیرغم اعتراضات شدید ، به طرز وحشیانه اعدام می شود.او به جهنم می رود ، جایی که لرد یاما ، پادشاه عالم اموات ، شیمن نائو را بی شکنجه کرده است ، و سعی می کند وی را مجبور به اعتراف گناه خود کند ، بی فایده است.
او به جهنم می رود ، جایی که لرد یاما ، پادشاه عالم اموات ، شیمن نائو را مورد شکنجه و آزار قرار داده است، و سعی می کند وی را مجبور به اعتراف گناه خود کند ، اما تلاش او بی فایده است.سرانجام خدای قصه "مو یان" ،لرد یاما به "ژیمن نائو" اجازه می دهد تا به زمین برگردد ، به مزرعه خود ، اما اینبار او به عنوان یک انسان متولد نمی شود بلکه ابتدا به عنوان یک الاغ ، سپس یک گاو ، خوک ، سگ ، میمون و سرانجام یک مرد به دنیا می آید و جامعه کمونیستی چین را با طنزی دلنشین به سخره می گیرد.
شیمن نائو با دیدگاههای خاکی و بسیار سرگرم کننده این حیوانات ، پنجاه سال از تاریخ مدرن چین را روایت می کند که در آستانه هزاره جدید به پایان می رسد.
کتاب "طاقت زندگی و مرگم نیست" یک داستان کاملا دلنشین است که عشق نویسنده به این سرزمین را نشان می دهد ، در کنار بسیاری از بیماری ها ، چه سنتی و چه مدرن.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
اسپویل! تا اونجایی مطالعه کردم که وارد جسم خر شد و زنش با پسر خوانده اش ازدواج کرد!یکم گنگ بود برام ،یا مشکل از ترجمه است یا ...! با این حال ترجمههای دیگر آقای غبرایی مطالعه کردم که حرفی برای گفتن ندارن و عالین.
طرح جلد چاپ اول این کتاب خیلی بهتر بود و با توجه به حجم کتاب بهتر بود گالینگور باشه نه شومیز. داستان کتاب هم به شدت جالبه و اطلاعات زیادی در مورد فرهنگ چین داره. ترجمه خوبه ولی توی بعضی جاها سانسور اعمال شده.
خداوکیلی قشنگ بود . کلی چیز یادگرفتم از چین و مردمش.البته داستان فراز و فرود کمی داره ولی اونقدر زیبا روایت میشه که اون جمله کلیشهای رو به حق میشه براش به کار برد : (نمیشه کتاب رو زمین گذاشت).کتاب با شیوهی رئالیسم جادویی اطلاعات زیادی در مورد اشتراکی شدن زمینها و سپس تغییر این روند پس مرگ مائو به شما میدهد.
به نظر میرسد کسی که متنِ معرفی را نوشته است از دلالت ترکیبِ «جامعهی کمونیستی» بیاطلاع است؛ جامعهی کمونیستی دولت ندارد؛ این یکی از دو معیار اصلی تعینبخش به مفهومِ کمونیسم و جامعهی کمونیستی است. بنا بر این، گرچه یک دولت میتواند مدعیِ تلاش برای رسیدن به جامعهی کمونیستی باشد (گرچه، از دید من، ادعایی دروغین خواهد بود) اما در حضور دولت هیچ جامعهای کمونیستی نیست و نمیتواند باشد.
آکادمی نوبل در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که این جایزه را به دلیل واقع گرایی وهم آلود آمیخته با داستانهای عامیانه و تاریخی در آثار مو یان به این نویسندهٔ برجستهٔ چینی اهدا میکند… رمان طاقت زندگی و مرگم نیست مصداق عینی این توصیف آکادمی نوبل است.
جذاب و خواندنی