کتابی با تأثیرگذاری عاطفی شگفت انگیز.
این اثر به بطن معنای انسان بودن دست می یابد.
نگاشته شده با زیبایی، ایستادگی و امید.
ده سال پیش که جوانتر بودم کار دلچسبی نصیبم شد، یعنی سفر به گوشه کنار کشور و گردآوری ترانه های محبوب قومی. تمام تابستان آن سال شده بودم عین گنجشکی که مدام از این شاخ به آن شاخ می پرید. در بین کلبه های روستایی و در و دشت می گشتم که مالامال از زنجره و سیلاب نور خورشید بود. چای تلخ و شوربای کشاورزها به دلم می نشست. همیشه سطلی از این چای زیر درختی کنار مرز مزرعه ها بود و من بی لحظه ای درنگ پیاله ام را که لک چای رویش بود پر می کردم. پیاله که لبالب پر می شد، با بعضی از کارگرهای مرد دری وری می بافتیم. من که فیس و افاده می آمدم، دخترها با خودشان پچ پچ می کردند و یواشکی کرکر می کردند. یک دفعه همه بعد از ظهر را با مردی که یک کرت خربزه داشت اختلاط کردیم. آن روز آن قدر خربزه خوردم که به عمرم سابقه نداشت.
زندگی ات توسط پدر و مادرت به تو داده شده. اگر نمی خواهی زندگی کنی، اول باید این مسئله را با آن ها مطرح کنی.
داشتن یک زندگی معمولی بهتر است. اگر دائم در آرزوی داشتن این و آن باشی، در نهایت تاوانش را با زندگی ات خواهی داد.
قبلا چندتا فیلم چینی دیدم که توش رسما اعلام میکردن هرچی خوبه مال حزب کمونیسته مثل وطن پرستی و عدالت و حتی اینکه فقط حزب کمونیسته که به فکر مردم چینه و مردم چین بدون این حزب بدبخت میشدن و... و چیزهای بد مثل خیانت و ظلم و قتل مردم بی گناهو... مال بقیه حزبها بود. آیا این کتاب هم همینطوره؟ اومده فقط از خوبیهای کمونیست بگه یا نه کلا کاری به این کارا نداره؟
قبلا چندتا فیلم چینی دیدم که توش رسما اعلام میکردن هرچی خوبه مال حزب کمونیسته مثل وطن پرستی و عدالت و حتی اینکه فقط حزب کمونیسته که به فکر مردم چینه و مردم چین بدون این حزب بدبخت میشدن و... و چیزهای بد مال بقیه حزبها بود. آیا این کتاب هم همینطوره؟ اومده فقط از خوبیهای کمونیست بگه یا نه کلا کاری به این کارا نداره؟
این کتاب معنی تلاش زیاد برای زندگی با وجود درد و رنج فراوان را نشان میدهد.
واقعا نمیشه منکر زیبایی ادبیات و تاریخ چین شد خیییلی زیادی خوب بود:)))
عکس روی کتاب کمترین ارتباطی با محتوا نداره. تعجب میکنم
دوست عزیز عکس روى جلد مربوط به فیلم زیستن ساخته ژانگ ییمو است که از روى همین کتاب اقتباس شده.