کتاب کلیله و دمنه

Kalila and Demna
کد کتاب : 15655
مترجم :
شابک : 978-9643516291
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 400
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب کلیله و دمنه اثر ابوالمعالی نصرالله منشی

کتاب کلیله و دمنه نخستین بار توسط فیلسوفی هندی به نام بدیا و به زبان سانسکریت نوشته شد و در زمان ساسانیان توسط نصرالله منشی به فارسی میانه ترجمه شد. نصرالله منشی با روش ترجمه آزاد فقط فهوای کلام را حفظ کرده و اثری متفاوت در زبان پارسی میانه پدید آورده است. یک نسخه دیگر از این کتاب نیز هست که توسط محمدابن عبدالله بخاری ترجمه شده و مطالب کتاب اصلی را عینا به فارسی برگردانده است. کتاب شامل حکایت ها ی پند آموزی است که برای دو شغال به نام های کلیله و دمنه اتفاق می افتد. در این کتاب نویسنده همه ی آنچه به به جامعه ی انسانی تعلق دارد را به حیوانات جنگل نسبت می دهد تا از این طریق هم حکایاتی جذاب تر پدید آورد وهم بر اثر گذاری این حکایات بیفزاید. این کتاب را می توان به گونه چکیده ی حکمت پیشینیان دانست که از زبان حیوانات مختلف روایت شده است تا آیندگان از آن آداب و اصول زندگی را بیاموزند. این کتاب شامل 10 باب است که در هر کدام حکایت های پند آموز پیرامون رویداد های مختلف بیان شده است.
حکایت های پندآموز کلیله و دمنه با توجه به ترجمه ای که از متن پهلوی آن صورت گرفته است، شامل 10 باب است که در هر کدام داستان های جذاب و هیجان انگیزی حول رویدادهای مختلف پیش می آید. این ده باب عبارت اند از باب شیر و گاو- باب کبوتر طوق دار- باب بوزینه و سنگ پشت - باب بی تدبیری- باب موش و گربه- باب بوم و زاغ - باب شاه و پنزوه - باب تورگ شغال -باب بلاد و برهمنان - باب شاه موشان و وزیرانش.

کتاب کلیله و دمنه

ابوالمعالی نصرالله منشی
ابوالمعالی نصرالله بن محمد بن عبدالحمید منشی (بعد از ۵۵۵ (قمری) - پیش از ۵۸۳ (قمری)) نصرالله ملقب به ابوالمعالی یکی از نویسندگان و منشیان دربار غزنوی در سدهٔ ۶ هجری بوده‌است. اصل وی به روایت هفت اقلیم از شیراز و به روایت دیگر از غزنین است. او در آغاز جوانی به دربار بهرام‌شاه غزنوی وارد شد. چندی بعد در زمان سلطنت خسروشاه غزنوی به سمت دبیری رسید و حتی توانست در زمان شاه بعدی به نام خسرو ملک به مقام وزارت برسد. اما در زمان همین شاه بود که مورد غضب قرار گرفت و تا پایان عمر به زندان افتا...
دسته بندی های کتاب کلیله و دمنه
قسمت هایی از کتاب کلیله و دمنه (لذت متن)
پس نزدیک گربه رفت و پرسید که حال چیست؟ گفت: مقرون بابواب بلا و مشقت. موش گفت: لو لم اترک الکذب تاثما لبترکته تکرما و تذمما. هرگز هیچ شنوده ای از من جز راست؟ و من همیشه بغم تو شاد بودمی و ناکامی ترا عین شاد کامی خود شمردی، و نهمت برآنچه بمضرت پیوندد مقصور داشتمی، لکن امروز شریک توام در بلا، و خلاص خویش دران می پندارم که بر خلاص تو مشتمل است، بدان سبب مهربان گشته ام. و برخرد و حصافت تو پوشیده نیست که من راست می گویم و درین خیانت و بدسگالی نمی دانم، و نیز راسو را براثر من و بوم را بر بالای درخت می توان دید، و هر دو قصد من دارند و دشمنان تو، اند، وهرگاه که بتو نزدیک شدم طمع ایشان از من منقطع گشت. لقای تو سبب راحت است در ارواح بقای تو سبب صحت است در ابدان

اکنون مرا ایمن گردان و تاکیدی بجای آر تا بتو پیوندم،و غرض من بحصول رسد و بندهای تو همه ببرم و فرج یابی. این سخن را یاد دار و بحسن سیرت و طهارت سریرت من واثق باش، که هیچ کس از یافتن حسنات و ادراک سعادات از دو تن محروم تر نباشد: اول آنکه برکسی اعتماد نکند و بگفتار خردمندان ثقت او مستحکم نشود، دیگر آنکه دیگران از قبول روایت و تصدیق شهادت او امتناع نمایند و در آنچه گوید خردمندان را جواب نبود. و من در عهد وفای خود می آیم و می گویم: اگر یگانه شوی با تو دل یگانه کنم زعشق و مهر دگر دلبران کرانه کنم