کتاب "اخلاق،قانون و سیاست" نوشته "آرتور شوپنهاور"،فیلسوف لهستانی است.اخلاق،قانون و سیاست،فلسفه ی حقوق،تعلیم و تربیت و ملاحظات روانشناختی موضوعاتی هستند که شوپنهاور با دیدگاه تندش مفصلا به بررسی آنها میپردازد.
در مقدمه ی کتاب آمده است: «فلسفه ی مولف جهان به مثابه ی اراده و نمایش بخش قابل ¬ملاحظه ای از تاریخ تفکر مدرن باقی می ماند، در عین حالی که از بسیاری جوانب، یکی از گران بهاترین گنج های خرد انسانی را تشکیل می دهد. یقینا شوپنهاور اغلب در تلخی اندیشه، بدگمانی نسبت به هم نوعانش و شک گرایی اخلاقی افراط کرده است؛ شاید سرخوردگی ها و غصه های زندگی بیش از حد اوقاتش را تلخ کرده بودند. اما او با زدودن درخشش مصنوعی و فریبنده ی تمام بت ها، با قرار دادن شما رودررو با واقعیت، واقعیتی هرقدر هم بی رحم، چشمانتان را می گشاید، از اشتباه بیرونتان می کشد و آشکارا به شما خدمت می کند. زندگی انسان دارد بیش از پیش تبدیل به نبردی بی رحمانه می شود، نیازی نیست این را کتمان کنیم، و اگر کسی نمی خواهد به طور قطع مغلوب باشد باید بتواند در این کارزار هولناک مقابل دشمنانش سلاح هایی آب داده دست کم برابر با آب دادگی سلاح های آن ها برافرازد. شناخت، در معنای فلسفی کلمه، شناخت کامل و محتوم، بهترین این سلاح ها است.»
نقطه ای که در آن جا فضیلت های اخلاقی و رذیلت های انسان شروع به جدا شدن از هم می کنند همان تقابل نگرش بنیادینمان است نسبت به دیگران، چیزی که یا خصوصیت حسادت را می گیرد، یا خصوصیت همدردی را. چرا که هر انسانی در خودْ این دو خصیصه ی کاملا متضاد را حمل می کند، خصوصا نظر به این که این خصیصه ها از مقایسه ی ناگزیر وضعیت خاص خود با وضعیت دیگران ناشی می شود؛ و بنابر تأثیری که پیامد این مقایسه بر شخصیت فردی اش می گذارد این یا آن خصیصه تبدیل به نگرش بنیادین و منشاء رفتارش می شود. حسادت، دیوار میان شما و من را قطورتر می کند؛ درمورد همدردی، این دیوارْ باریک و شفاف می شود؛ حتا گاهی به طور کامل فرومی ریزد، حالتی که در آن تمایز میان من و غیرمن ناپدید می شود.
فلسفه ی شوپنهاور با نامگذاری و پرداختن به نیرویی بنیادین در همه ی انسان ها آغاز می شود؛ نیرویی که به عقیده ی او، قدرتمندتر از همه ی نیروهای دیگر است
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
این کتاب رو به صورت انبوه موجود کنید، هر بار که موجود میشه تا میام خرید کنم زود موجودیش تمام میشه.
ترجمهی بسیار بد!