کد کتاب : | 1924 |
مترجم : |
علی عبداللهی (1347)
|
شابک : | 978-964213269-0 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 74 |
سال انتشار شمسی : | 1402 |
سال انتشار میلادی : | 1851 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 10 |
زودترین زمان ارسال : | 11 آذر |
کد کتاب : | 39791 |
مترجم : |
شادی فروتنیان
|
شابک : | 978-6229645086 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 80 |
سال انتشار شمسی : | 1401 |
سال انتشار میلادی : | 1851 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 1 |
زودترین زمان ارسال : | 11 آذر |
کتاب حاضر مجموعه ای است جذاب و متنوع در باب زنان، که از میان تمام آثار مفصل آرتور شوپنهاور گرد آمده. هنر رفتار با زنان، مانند آثار دیگر شوپنهاور، صریح، بی پرده، دقیق، موشکافانه و البته تلخ و تاریک است. شاید بسیاری با برخی اندیشه های وی هم صدایی نداشته باشند، شاید هم کسانی باشند که آنها را بپذیرند، ولی هر چه باشد دیدگاه های شوپنهاور و طرز نگاه وی به زنان، افزون بر آشنایی بیشتر با این فیلسوف پر شور، به کار کندوکاو در نگاه فیلسوفان مغرب زمینبه زنان نیز می آید. هنر رفتار با زنان کتابی خواندنی است، هم برای آنها که مخالف دیدگاه های این فیلسوف هستند، هم برای آنان که مانند او فکر می کنند. شوپنهاور، در اینجا، هم برای برخی فمنیست ها خوراک حاضر آماده ای برای جدل و تند کردن آتش توپخانه شان در چنته دارد و هم برای محافظه کاران و مردسالاران.
این کتاب هم مانند دیگر نوشته های شوپنهاور مطالب تند و صریحی را شامل می شود که البته تلخ و تاریک هم هستند. این کتاب از منظر محتوا، مواد آماده ای را در اختیار فمینیست ها قرار می دهد.
شوپنهاور در این کتاب به سنت قدیمی و پر از اما و اگر گذشتگان خود و همچنین سنت های شرق در قبال زنان توجه داشته و جالب است که در فرازهایی در موافقت با سنت شرقی در این زمینه نوشته است. اگرچه او از سنت پیشینیان خود به ویژه فیلسوفان یونان و روم باستان و حتی از هگل در این زمینه تاثیر گرفته و پیرو همان نگاه تند به زنان است، خودش نیز آبشخوری برای اندیشه های نیچه شده است.
این رساله شوپنهاوری ۱۶ بخش دارد که به ترتیب عبارت اند از: سرشت زن، تمایزات بین زن و مرد، وظایف طبیعی زنان، برتری های زنان، ضعف های زنان، انتخاب زن درست، عشق، زندگی جنسی، وضع زناشویی، تک همسری یا چندهمسری؟، حقوق زنان، زنان فرهنگ و هنر، زنان و جامعه، زنان و سرشت شهسواری، آنچه باید بدانیم، در ستایش زنان.
اگرچه آثار شوپنهاور در طول زندگی خود تا حد زیادی ناشناخته بود، اما تأثیر عمیقی بر نسل های بعدی، متفکران و نویسندگان گذاشت. او فیلسوف بدبینی بود که از هنر و دانش به عنوان رهایی از درد خواستن، دفاع می کرد. از نظر شوپنهاور، "تاریخ هر زندگی، تاریخ رنج است"، که ناشی از "اراده کور جهان" است. او استدلال کرد که "شر" یک اتفاق نیست بلکه یک شرط اساسی آفرینش است. او می گوید:"زنان به دلیل اینکه خودشان کودکانه، بی پروا و کوتاه بینا هستند، مستقیما به عنوان پرستار و معلمان کودک ما عمل می کنند." وی تصریح کرد: زنان دانشکده های هنری و احساس عدالت ناقص هستند و با تک همسری مخالفت کردند. در حقیقت ، راجرز و تامپسون در بین فیلسوفان بد رفتاری از شوپنهاور را "زن گریز بدون رقیب در ... فلسفه غرب" می نامند.
به طور خلاصه می توانیم بگوییم که رساله «هنر رفتار با زنان» به درد مردانی می خورد که دل شان از دست زنان خون است و می توانند با گردهمایی و خواندن این کتاب، خنده جمعی داشته و عقده های دل خود را باز کنند. از طرف دیگر، مطمئنا اگر زنان و در سطح افراطی تر فمینست ها این کتاب را بخوانند، مقدار زیادی تف و لعنت نثار روح شوپنهاور خواهند کرد. وولپی معتقد است نظریات شوپنهاور تحت تأثیر ملاحظات مختلف شکل گرفته اند که مشخص ترین شان بار سنگین مردانه و پیشداوری های بعضا گیرا و افسونگر بنیادین و نیاکانی در مورد زنان است. بنابراین اگر زندگی و فراز و فرودهای مهم احساسی و عاطفی زندگی شوپنهاور را مطالعه کنیم، می توانیم دلیل بسیاری از نسخه هایی را که در این کتاب پیچیده، متوجه شویم. با برگشت به بحث فلسفه غرب و میراثش، باید به این مساله اشاره کنیم که این طرز تفکر یعنی همین ناقص العقل بودن زنان و این که نمی توانند در جمع فلاسفه باشند، از باورهای رایج این فلسفه بوده است.