کتاب ناکدبانو

The Undomestic Goddess
کد کتاب : 25849
مترجم :
شابک : 978-6007141212
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 356
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : ---

«سوفی کینسلا» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب ناکدبانو اثر سوفی کینسلا

کتاب «ناکدبانو» رمانی نوشته ی «سوفی کینسلا» است که نخستین بار در سال 2005 انتشار یافت. «سامانتا» وکیلی شناخته شده در لندن است که بیش از هر چیز، به پیشرفت در مسیر حرفه ای خود فکر می کند. اما وقتی بالاخره همه ی آرزوهایش در دسترس به نظر می رسد، «سامانتا» اشتباهی می کند. او که قادر نیست با عواقب این اشتباه مواجه شود، دست به کاری غیر قابل تصور می زند و پا به فرار می گذارد. «سامانتا» با اولین قطار به منطقه ای روستایی می رود و به خانه ای زیبا و بزرگ برمی خورد. در آنجا او را با زنی دیگر اشتباه می گیرند و «سامانتا» به عنوان خدمتکار خانه استخدام می شود. اما او نمی داند چطور باید لباس ها را بشوید، یا غذا بپزد، یا خانه را تمیز کند. آیا «سامانتا» می تواند در زندگی جدیدش، خود را بیابد؟ و آیا گذشته اش، او را رها خواهد کرد؟

کتاب ناکدبانو

سوفی کینسلا
سوفی کینسلا، زاده ی 12 دسامبر 1969، نویسنده ای انگلیسی است. کینسلا در آکسفورد ابتدا به تحصیل در رشته ی موسیقی پرداخت اما یک سال بعد به تحصیل در رشته ی سیاست، فلسفه و اقتصاد روی آورد. او قبل از روی آوردن به نوشتن داستان، به عنوان روزنامه نگار حوزه ی مالی کار می کرد. کتاب های او به بیش از چهل زبان ترجمه شده اند.
نکوداشت های کتاب ناکدبانو
Fast-paced and entertaining.
سریع و سرگرم کننده.
New York Post

A genuinely funny, sweet book.
کتابی واقعا خنده دار و دلنشین.
Miami Herald

A lovely romantic comedy.
یک کمدی رمانتیک دوست داشتنی.
Washington Post Washington Post

قسمت هایی از کتاب ناکدبانو (لذت متن)
خب، از وقتی که حدود هشت سالم بود، مادرم بهم گفت: «تو وقتی تحت فشار باشی، بهتر عمل می کنی، سامانتا.» کل خونواده ی ما این طوری هستند، تحت فشار که باشند، عملکرد بهتری دارند. انگار این یه جورهایی شعار خونوادگی ما یا یه همچین چیزیه. البته، به جز برادرم، «پیتر»؛ اون دچار یه حمله ی عصبی شد.

من عاشق کارمم. عاشق اینم که ایرادهای یه قرارداد رو پیدا کنم. عاشق هیجان مذاکرات و گفتن ظریف ترین نکته ها و به کرسی نشوندن حرفمم. عاشق هجوم آدرنالین توی رگ هامم، وقتی یه قرارداد بسته می شه.

پارسال، همین موقع ها، «فریا» یه کارت هدیه برای «یک درمان کامل رفع استرس» بهم داد. اون قدیمی ترین دوست من از دوران مدرسه است و همیشه باهام در مورد این که زیادی کار می کنم، بحث می کنه. کنار کارت هدیه، یه یادداشت گذاشته بود: «یه کمی برای خودت وقت بذار، سامانتا!»