عیدی که بی صبرانه در انتظارش بودم خراب شده بود، تقصیر خودم بود، می خواستم دیو را به زانو دربیاورم، جنگ پشه با حبشه بود. یک نفر باید از خودش جربزه نشان می داد، یک نفر باید نشان می داد که از دیو نمی ترسد. بعد ها، خیلی بعد، فهمیدم دنیا پر از دیو های رنگارنگ است، دیو های بی آزار مثل آقای «پ» دیو های بدجنس، دیو های خوش پوش و خوش صورت، دیو های عاشق، دیو های شاعر، دیو های دروغگو. و من هرچقدر تلاش کنم، هر قدر ورزش کنم، درس بخوانم، شعر بگویم یا کارگردان سینما شوم، زورم به هیچ یک از آنها نخواهد رسید.
من از خوندن این کتاب لذت بردم.جملهها ساده و روان وموضوع داستانها اجتماعی است
گلی ترقی زبان خودش را دارد و این در میان نویسندگان گنگ و الکن امروز ایران چیز کمی نیست.
دیوهای خوشپوش، نام آخرین اثر از گلی ترقی است که بهار امسال روانهی بازار شد. مجموعهی داستان کوتاهی است شامل شش قصه. به جز داستان آخر، دنیای پنهان دنی.آ، داستانها کوتاه و مختصرند. خواندن هرداستان به قدر یک استراحت چند دقیقهای زمان میبرد. به قدر همراهی چای و شیرینی عصرانه. طعم وقت را عوض میکنند. کتاب خوشخوان است؛ طنازی و ظرافت همیشگی گلی ترقی را دارد. طنزش به اندازه است. نه زیاده از حد که از حد کار بکاهد نه آنقدر کم، که به چشم نیاید. در داستان ملاقات با شاعر و ببر مازندران به سراغ طنز موقعیت میرود
ممنونم حتما میخونمش
بشدت جذاب و خوب