آنتون چخوف نمایشنامه نویس و داستان کوتاه نویس روس است که او را جزو بزرگترین داستان کوتاه نویسان تاریخ میدانند. او در طول زندگی خود بیش از 500 داستان کوتاه ، یک رمان و هفت نمایشنامه ی کامل چند پرده ای نوشته است.
به سلامتی خانم ها منتخبی از 100 داستان کوتاه و طنز این نویسنده ی روس است که توسط حمیدرضا آتش برآب و بابک شهاب انتخاب و ترجمه شده است. برخی از داستان ها همانطور که مترجمان در مقدمه به آن اشاره می کنند پیش از این نیز در ایران ترجمه شده بوده است و بیشتر این داستان ها تا کنون هرگز ترجمه نشده بودند. و این مجموعه از داستان های طنز کوتاه چخوف تا داستان های خیلی خیلی کوتاه او را_ برای مثال داستانی که تنها در حد یک جمله است- در بر می گیرد. همانطور که مترجمین خود بیان کرده اند این کتاب از روی آخرین مجموعه ی آثار چخوف که منتشر شده است ترجمه است. چرا که هنوز هم که هنوز است داستان یا مقاله ای جدید در روسیه از چخوف پیدا می شود که پیش از این کسی از وجودش خبر نداشت چرا که چخوف آن را با نام های مستعار گوناگونی امضا کرده بود.
مهارت چخوف در داستان نویسی بدان حد بوده است که تولستوی مغرور خطاب به او نوشته است: "نمیدانم چرا وقتی چیزی از تو می خوانم، دلم می خواهد دوباره آن را بخوانم."
ساس را بگیرید و به او توضیح بدهید که از نظر مواد ازت دار و چربی، غذای گیاهی هیچ دست کمی از غذای حیوانی ندارد و دوستانه به او توصیه کنید رژیم غذاییش را تغییر دهد. اگر آخرین دستاوردهای علمی نیز تاثیری روی او نگذاشتند، برای تان تنها این راه می ماند که انگشت تان را بلند کنید و فریاد بزنید: «پس بمون تو جهل خودت بپوس، ای خون خوار پست!» و سپس او را رها کنید. دیر یا زود عدالت بر ظلم چیره خواهد شد.
فیلسوفی آورده است اگر پستچی ها می دانستند چقدر نابخردی و یاوه در کیف هایشان جابجا میکنند با این سرعت نمی دویدند. واقعا هم همین طور است گاهی پستچی نفس نفس زنان پنج طبقه را درمی نوردند تنها برای اینکه جمله ای را به دست گیرنده برسانند.
حتی برا این که به خاک سیاه بشینم، لباس سفید ندارم
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
یکی از مهم ترین عناصر ادبی در آثار چخوف، «شخصیت» است؛ او نویسنده ای بود که احساسات زیادی برای هیجانات درونی شخصیت هایش داشت.
بدترین کتاب برای معرفی چخوف به خوانندهی فارسی زبانی که اولین مواجههی خودش با چخوف رو تجربه میکنه، انتخابهای بد، ضد داستانهای بی سر و ته و نا تمامِ چرک نویسهای نویسنده شهیر. مترجمین به کل ره ترکستان رو پیش گرفتن خواهش میکنم برای تجربهی جهان چخوف داستان کوتاههای ترجمه شده توسط سروژ استپانیان رو مطالعه کنید. این کتاب وقتتون، پول تون رو هدر میده و سر آخر با تصویری معوج از چخوف رهاتون میکنه و این سوال در ذهنتون که چخوف چخوف این بود؟
باهاتون کاملا موافقم که اتخاب خوبی برای مواجهه اول با چخوف نیست اتفاقا مترجم محترم هم پیشنهاد این رو ندادن که چخوف رو با این کتاب شروع کنید برا همین اینکه گفتید مترجم انتخاب و گزینش اشتباهی رو انجام داده، درست نیست؛ چون مترجم هدف و انگیزه شخصی برای ترجمه هر اثری داره و به تناسب مخاطب که خود مترجم تپ مقدمه کتاب انگیزشون رو از گزینش و ترجمه این اثر نوشتن که دنبال این بودن که یه سری از اثار طنز کوتاه ترجمه نشده از چخوف رو به فارسی ترجمه کنن و این یعنی که اصلا این نبوده که بین همه آثار چخوف بخوان اینارو برا ترجمه انتخاب کنن بلکه اومدن بین آثار طنز کوتاه ترجمه نشده انتخاب کردن. از طرفی داستانهای ترجمه شده مرحوم سروژ استپانیان هم بنظر من برای شروع خواننده ای که هیچ شناختی از چخوف نداره خوب نیست دقت کنید کتاب رو میگم نه ترجمه مرحوم سروژ چون ببینید من خودم اون رو دارم اون مجموعه آثار چخوف هست و نقریبا کل آثار چخوف رو داره خب حالا یه خواننده ای که آثار چخوف رو شناخت نداره چی کار کنه؟! نمیتونه بیاد سر این کتاب که چون سردرگم میشه که کدوم داستان رو انتخاب کنه برا همین من پیشنهادم اینه که خواننده که میخواد با چخوف آشنا بشه بره سراغ کتابایی که هدفشون گزینش از بین بهترین آثار چخوف هست مثلا همین آقای آتش برآب کتاب همسری که ترجمه کردن برای همین کار هست دقیقا چون اون کتاب گزینشی از داستان کوتاههای خوب چخوفه که برای شروع و آشنایی با چخوف هم مناسبه. یعنی حرفم اینه که مخاطبی که چخوف رو شناخت نداره باید از انتخاب و گزینش مترجمین یا کسایی که آثار چخوف رو بلدن و میتونن پیشنهادای خوبی برا شروع بدن استفاده کنه که یا ترجمه همون مترجمین رو بخونه یا اینکه اون داستانا رو تو مجموعه آثار چخوف پیدا کنه و با ترجمه آقای استپانیان بخونه.
با ترجمه آقای آتش برآب مگه میشه چیزی هم بد از آب در بیاد، همین یه کتابش پاورقیاش بیشتر از ۴ تا داستان کوتاه تولستوی که توسط سروش حبیبی ترجمه شده هست، مترجمی که اطلاعات کامل میده بهترین هست و بدخواهاش زیاد
هرکی پاورقی سیاه کنه مترجم خوبیه؟ جانم استدلال، کافی خط اول اناکارنینا رو با ترجمه سروش حبیبی و آتش بر آب رو با هم مقایسه کنید تا تفاوت مترجم بزرگ و کوچیک رو متوجه بشید.
حیف خوندن
عالی بود حتما بخونید
راستش انقدر ادبیات گسترده هست و انقدر زمان میبره تا آدم بتونه تمام آثار نویسندههای مختلف رو بخونه و آخرش بگه مثلا فلان نویسنده، نویسندهی مورد علاقهی من هست. ولی با همین خواندن اندک آثار چخوف، فهمیدم که این نویسنده بزرگ من رو شیفتهی خودش کرده
مترجم بابک شهاب هست لطفا اصلاح کنید
سلام و وقت به خیر. متشکریم از تذکر شما. اصلاح شد.
مترجم بابک شهاب هست نه بابک شهیدی
ببخشید...ترجمه کامل شده و منتشر شده...لطفا در سایت قرارش بدید
داستان هایی کمتر دیده شده از چخوف