1. خانه
  2. /
  3. کتاب گروه محکومین

کتاب گروه محکومین

9 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4 از 2 رأی

کتاب گروه محکومین

In the Penal Colony
مترجم:
انتشارات: نگاه
٪15
65000
55250
5 از 1 رأی

کتاب گروه محکومین

In the Penal Colony
٪10
130000
117000
1 از 1 رأی

کتاب گروه محکومین

In the Penal Colony
انتشارات: باهم
٪15
20000
17000
1 از 1 رأی

کتاب گروه محکومین

In the Penal Colony
مترجم:
انتشارات: جامه دران
٪15
100000
85000
1 از 1 رأی

کتاب در اردوگاه محکومین

In the Penal Colony
انتشارات: اشاره
٪15
100000
85000
1 از 1 رأی

کتاب گروه محکومین و پیام کافکا

In the Penal Colony
انتشارات: آزاد مهر
٪15
100000
85000
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب گروه محکومین

In the Penal Colony
٪25
100000
75000
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب گروه محکومین

In the Penal Colony
مترجم:
انتشارات: مجید (به سخن)
٪25
60000
45000
جدید
1 از 1 رأی

کتاب جزیره محکومین

In the Penal Colony
انتشارات: قدیانی
٪15
40000
34000
معرفی کتاب گروه محکومین
جزیره‌ای بی‌نام با فضایی نظامی را تصور کنید که در آن ماشین اعدامی وجود دارد و قرار است محکومین این جزیره را به طرز دردناکی اعدام کنند. این روایت، هسته اصلی کتاب «گروه محکومین» به حساب می‌آید که «فرانتس کافکا» آن را به نگارش درآورده است. فرانتس کافکا داستان کوتاه «گروه محکومین» را در سال 1914 در آلمان نوشت و چهارسال بعد آن را بازنویسی کرد و سر انجام سال 1919 آن را به ناشر سپرد. گروه محکومین از محدود آثار کافکاست که در زمان حیاتش منتشر شده است. کافکا در داستان درخشان خود، سرنوشت انسان‌هایی را روایت می‌کند که بدون آنکه دلیل مجازات خود را بدانند، به مرگ محکوم می‌شوند و حتی زمان اجرای آن را هم نمی‌دانند. فرانتس کافکا در داستان «گروه محکومین» به شکل نمادین تلاش کرده است دیدگاهش را درباره‌ی انسان، زندگی و مرگ به تصویر بکشد. ترجمه‌ی گروه محکومین در سال 1327 برای اولین بار در ایران منتشر شد و پس از آن ناشران بسیاری این کتاب را به چاپ رساندند. در بخش ابتدایی کتاب گروه محکومین، نوشته‌ای از صادق هدایت، نویسنده ایرانی، به نام «پیام کافکا» را خواهید دید که تحلیلی از شخصیت و نوشته‌‌‌های فرانتس کافکا به حساب می‌آید. هدایت که نویسنده آثاری همچون «بوف کور» و «سگ ولگرد» و «سه قطره خون» به شمار می‌رود، به شدت از طرفداران اوست و در این نوشته سعی می‌کند که او را در زمره بهترین نویسندگان جهان قرار بدهد.
درباره فرانتس کافکا
درباره فرانتس کافکا
فرانتس کافکا، زاده ی ۳ ژوئیه ۱۸۸۳ و درگذشته ی ۳ ژوئن ۱۹۲۴، یکی از بزرگ ترین نویسندگان آلمانی زبان در قرن بیستم بود. آثار کافکا در زمره ی تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می آیند.کافکا در یک خانواده ی آلمانی زبان یهودی در پراگ به دنیا آمد. در آن زمان پراگ مرکز بوهم بود، سرزمینی پادشاهی متعلق به امپراتوری اتریش - مجارستان. او بزرگ ترین فرزند خانواده بود و دو برادر کوچک تر داشت که قبل از شش سالگی فرانتس مردند و سه خواهر که در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاه های مرگ نازی ها جان باختند.پدرش بازرگان یهودی و مادرش زنی متعصب بود. رفتار مستبدانه و جاه طلبانه ی پدر چنان محیط رعب انگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایه ای از وحشت بر روح کافکا انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور نشد و شاید همین نفرت از زندگی در کنار پدری سنگدل موجب شد که کافکا ابتدا به مذهب پناه برد.کافکا زبان آلمانی را به عنوان زبان نخست آموخت، ولی زبان چکی را هم کم وبیش بی نقص صحبت می کرد. همچنین با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت و یکی از رمان نویسان محبوبش گوستاو فلوبر بود. آموزش یهودی او، به جشن تکلیف در سیزده سالگی و چهار بار در سال به کنیسه رفتن با پدرش محدود بود.کافکا در سال ۱۹۰۱ دیپلم گرفت، و سپس در دانشگاه جارلز پراگ شروع به تحصیل رشته ی شیمی کرد، ولی پس از دو هفته رشته ی خود را به حقوق تغییر داد. این رشته آینده ی روشن تری پیش پای او می گذاشت که سبب رضایت پدرش می شد و دوره ی تحصیل آن طولانی تر بود که به کافکا فرصت شرکت در کلاس های ادبیات آلمانی و هنر را می داد. کافکا در پایان سال نخست تحصیلش در دانشگاه با ماکس برود آشنا شد که به همراه فلیکس ولش روزنامه نگار - که او هم در رشته ی حقوق تحصیل می کرد - تا پایان عمر از نزدیک ترین دوستان او باقی ماندند. کافکا در تاریخ ۱۸ ژوئن ۱۹۰۶ با مدرک دکترای حقوق فارغ التحصیل شد و یک سال در دادگاه های شهری و جنایی به عنوان کارمند دفتری خدمت وظیفه ی بدون حقوق خود را انجام داد.کافکا در طول زندگیش فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد که بخش کوچکی از کارهایش را تشکیل می دادند و هیچ گاه هیچ یک از رمان هایش به پایان نرسید (به جز شاید مسخ که برخی آن را یک داستان بلند می دانند). نوشته های او تا پیش از مرگش چندان توجهی به خود جلب نکرد. کافکا به دوستش ماکس برود گفته بود که پس از مرگش همه ی نوشته هایش را نابود کند. دوریا دیامانت معشوقه ی او با پنهان کردن حدود ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامه ی کافکا، تا حدودی به وصیت کافکا عمل کرد، تا وقتی که در سال ۱۹۳۳ آن ها ضبط شدند. جستجو به دنبال این نوشته های مفقود هنوز ادامه دارد. برود بر خلاف وصیت کافکا عمل کرد و برعکس بر چاپ همه ی کارهای کافکا که در اختیارش بود اهتمام ورزید. آثار کافکا خیلی زود توجه مردم و تحسین منتقدان را برانگیخت.فرانتس کافکا با این که در پراگ زندگی می کرد، اما کارهای ادبی خود را منحصرا به زبان آلمانی می نوشت.عموما اعتقاد بر این است که کافکا در سراسر زندگیش از افسردگی حاد و اضطراب رنج می برده است. او همچنین دچار میگرن، بی خوابی، یبوست، جوش صورت و مشکلات دیگری بود که عموما عوارض استرس و نگرانی روحی هستند. کافکا سعی می کرد همه ی این ها را با رژیم غذایی طبیعی، از قبیل گیاه خواری و خوردن مقادیر زیادی شیر پاستوریزه نشده (که به احتمال زیاد سبب بیماری سل او شد) برطرف کند.وضعیت گلوی کافکا طوری شد که غذا خوردن آن قدر برایش دردناک بود نمی توانست چیزی بخورد، و چون در آن زمان تغذیه وریدی هنوز رواج پیدا نکرده بود راهی برای تغذیه نداشت، و بنابراین بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داد. بدن او را به پراگ برگرداندند و در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۲۴ در گورستان جدید یهودی ها در ژیژکوف پراگ به خاک سپردند.
قسمت هایی از کتاب گروه محکومین

آدمیزاد یکه و تنها و بی پشت و پناه است و در سرزمین ناسازگار گمنامی زیست می کند که زاد و بوم او نیست، با هیچ کس نمی تواند پیوند و وابستگی داشته باشد. خودش هم می داند… می خواهد چیزی را لاپوشانی بکند، خودش را به زور جا بزند، گیرم مچش باز می شود: می داند که زیادی است. حتا در اندیشه و تکرار و رفتارش هم آزاد نیست. از دیگران رودرباستی دارد، می خواهد خودش را تبرئه کند. دلیل می تراشد، از دلیلی به دلیل دیگر می گریزد، اما اسیر خودش است، چون از خطی که به دور او کشیده شده نمی تواند پایش را بیرون بگذارد. گمنامی هستیم در دنیایی که دام های بیشماری در پیش ما گسترده اند، و فقط برخوردمان با پوچ است. همین تولید بیم و هراس می کند. در این سرزمین بیگانه به شهرها و مردمان کشورها و گاهی زنی برمی خوریم، اما باید سر به زیر دالانی که در آن گیر کرده ایم بگذریم. زیرا از دو طرف دیوار است و در آنجا ممکن است هر آن جلومان را بگیرند و بازداشت بشویم چون محکومیت سربسته ای ما را دنبال می کند و قانون هایی که به رخ ما می کشند، و کسی هم نیست که ما را راهنمایی بکند. باید خودمان کار خودمان را دنبال کنیم. به هر کس پناه می بریم از ما می پرسد: “شما هستید؟” و به راه خودش می رود. پس لغزشی از ما سر زده که نمی دانیم، و یا به طرز مبهمی از آن آگاهیم. این گناه وجود ماست. همین که به دنیا آمدیم در معرض داوری قرار می گیریم، و سرتاسر زندگی ما مانند یک رشته کابوس است که در دندانه های چرخ دادگستری می گذرد. بالاخره مشمول مجازات اشدی می گردیم و در نیمروز خفه ای، کسی که به نام قانون ما را بازداشت کرده بود گزلیکی به قلب مان فرو می برد و سگ کش می شویم. دژخیم و قربانی هر دو خاموشند.

مقالات مرتبط با کتاب گروه محکومین
جهان پارادوکس‌های «فرانتس کافکا»
جهان پارادوکس‌های «فرانتس کافکا»
ادامه مقاله
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی

پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.

توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم

مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد

«فرانتس کافکا» و دنیای اگزیستانسیالیسم
«فرانتس کافکا» و دنیای اگزیستانسیالیسم

داستان های «فرانتس کافکا»، معنی هایی را در خود جای داده اند که تنها پس از مطالعه ی چندباره ی آثار او برای مخاطبین آشکار می شوند.

نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات

در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.

کتاب محاکمه : دادگاهی برای همه انسان ها
کتاب محاکمه : دادگاهی برای همه انسان ها

مخاطبین امروزی می توانند قدردان براد باشند که آثار کافکا را نگه داشت ولی واقعیت امر این است که کتاب محاکمه به خاطر «یک خیانت در امانت» در دسترس ما است

فرانتس کافکا: درخشش ابدی یک ذهن شکنجه شده
فرانتس کافکا: درخشش ابدی یک ذهن شکنجه شده

مطالعه ی آثار عجیب و کابوس وار کافکا به ما یادآوری می کند که پشت نقاب زندگی روزمره ی هر فرد، یک زندگی عاطفیِ منحصر به فرد و پر فراز و نشیب وجود دارد.

نظر کاربران در مورد "کتاب گروه محکومین"
5 نظر تا این لحظه ثبت شده است

الان این کتاب رو صادق هدایت نوشته یا کافکا 😄

1403/02/15 | توسطکاربر سایت
0
|

اثر درخشانی دیگر از کافکای بزرگ... علی اصغر حداد در نشر ماهی ترجمه بهتری داره... جهان کافکا فقط توسط دوستانی درک میشه که از "زرد خوانی" و "ابتذال نامه ها" فاصله دارند،برای سرگرمی،کافکا نخوانید!

1402/06/28 | توسطمحمدرسول مرادی
3
|

در این کتاب، کافکا نگرشِ تاریک و متفاوتی را درباره زندگی و دنیا، خدا و نظام قانونی در قالب داستانی کوتاه، تکان‌دهنده و نمادین بیان می‌کند. همچنین بخشی با عنوان "پیام کافکا" نوشته صادق هدایت، در کتاب موجود است که مقاله‌ای از زندگینامه و نقد و بررسی آثار کافکا می‌باشد. (توجه کنید در این مقاله داستانِ بسیاری از آثار اسپویل می‌شود.)

1402/05/05 | توسطرهی
1
|

نتونستم تمومش کنم ، اون دستگاه خال کوبی رو، روی مغزم حس میکردم .😬

1401/10/18 | توسطمرضیه اکبری
1
|

مطالعه‌ی کتاب‌های کافکا اعصاب پولادین طلب می‌کنه...این سبک کتاب‌ها رو درک نمی‌کنم اصلا

1401/07/01 | توسطImfarza
2
|