1. خانه
  2. /
  3. کتاب آواز کافه غم بار

کتاب آواز کافه غم بار

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.88 از 4 رأی

کتاب آواز کافه غم بار

The Ballad of the Sad Café
انتشارات: بیدگل
٪5
128000
121600
4.25 از 4 رأی

کتاب ترانه ی کافه ی غم زده

The Ballad of the Sad Café
٪15
65000
55250
معرفی کتاب آواز کافه غم بار
آواز کافۀ غم‌بار سومین رمان کارسون مکالرز، نویسندۀ زن امریکایی، است که در سال 1951 منتشر شد. بسیاری این رمان کوتاه را بهترین اثر مکالرز می‌دانند؛ رمانی معرف گوتیک جنوب که تمامی ویژگی‌های این ژانر را یکجا در برمی‌گیرد. داستان پیردختری عجیب‌وغریب و اهل جنوب که در آبادی دلگیرکننده‌ای با آشپزی سیاهپوست تنها زندگی می‌کند و گرفتار مثلث عشقی عجیبی می‌‌شود.
آواز کافۀ غم‌بار مجموعه‌ای است عجیب از شخصیت‌ها، شخصیت‌هایی ساکن آبادی دلگیر که داستان آنجا اتفاق می‌افتد. پیرنگ تکان‌دهندۀ اثر در کنار مثلث عشقی عجیب و تکان‌دهنده‌تر از این زاویۀ دید راوی در سراسر این رمان کوتاه لذت خواندنش را دوچندان می‌کند. راوی بی‌طرف و ریزبینی که مدام بازی‌های سرنوشت را به خواننده‌اش یادآور می‌شود.
درباره کارسن مک کالرز
درباره کارسن مک کالرز
کارسن مک کالرز، زاده ی 19 فوریه ی 1917 و درگذشته ی 29 سپتامبر 1967، شاعر و نویسنده ی آمریکایی رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و مقاله بود.او با نام لولا کارسن اسمیت در جورجیا به دنیا آمد و یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خود داشت. زمانی که کارسن پانزده ساله بود، پدرش به منظور تشویق او به داستان نویسی، برایش یک ماشین تحریر گرفت که به گفته ی خودش، نقش بسزایی در نویسنده شدنش ایفا کرد.کارسن در 17 سالگی خانه را به مقصد نیویورک ترک کرد تا در مدرسه ی موسیقی جولیارد، نواختن پیانو را فرا بگیرد اما به دلیل بیماری به جورجیا بازگشت و موسیقی را رها کرد.او به نیویورک بازگشت و همزمان با نویسندگی، شغل های مختلفی را امتحان کرد. کارسن در سال 1936 اولین اثر خود را منتشر کرد که نوعی از خودزندگی نامه بود. او در بیست سالگی با نویسنده ای به نام ریوز مک کالرز ازدواج کرد و آن ها، زندگی مشترکشان را کارولینای شمالی آغاز کردند.کارسن مک کالرز، بیست سال آخر زندگی خود را در نیویورک گذراند و سرانجام در سن 50 سالگی بر اثر خونریزی مغزی درگذشت.
قسمت هایی از کتاب آواز کافه غم بار

معشوق هم ممکن است از هر سنخی باشد. عجیب و غریب ترین آدم ها هم می توانند محرکی برای عشق باشند. پیرمردی که دست و پایش می لرزد می تواند هنوز هم عاشق دختری غریبه باشد که بیست سال پیش در بعدازظهری توی کوچه های چیهاو دیده بود. کشیش ممکن است عاشق زنی گمراه شود. معشوق می تواند حقه بازی با سرووضعی ژولیده باشد و دست به هر کار بدی زده باشد. بله، عاشق هم مثل باقی آدم ها اینها را می بیند، اما کارهای معشوق ذره ای در میزان عشقش اثر نمی کند. آدمی خیلی معمولی می تواند محرک عشقی دیوانه وار و پرشور شود، عشقی به زیبایی زنبق های سمی مرداب. آدمی خوش قلب می تواند محرکی برای عشقی حقارت بار و آزارنده باشد یا دیوانه مردی که تند و نامفهوم حرف می زند می تواند در درون کسی چکامه ای لطیف و بی تکلف را طنین انداز کند. بنابراین تنها خود عاشق است که قدر و منزلت عشق را تعیین می کند.

مقالات مرتبط با کتاب آواز کافه غم بار
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته

آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.

توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

نظر کاربران در مورد "کتاب آواز کافه غم بار"
12 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب کوچکی است با نگرشی خاص به مقوله عشق. سبک نگارشی کتاب ممکن است با ذائقه همه جور نباشد

1403/02/06 | توسطف. ایرانمنش
0
|

روایت داستان متفاوت‌تر از بقیه کتاب‌هایی که تا الان خوندم بود یه دلربایی خاصی داشت همینطور قصه اش نو و جالب بود

1402/08/16 | توسطزهره دیباوند
1
|

سلام ، باتوجە بە پاتویی بودن جلد نشر بیدگل و جیبی بودن ماهی ایا نشرماهی سان سور کردە کتابو ؟

1402/04/28 | توسطحمید - کاربر سایت
0
|
پاسخ ها

درود . خیر. فونت نشر ماهی ریزتر هست درحالی که فونت نشر بیدگل بسیار درشت‌تر و خطوط کمتری در صفحه جای گرفته. همچنین ترجمه نشر ماهی به نظر بنده بهتر بود. چون هردو ترجمه این اثر رو دارم میگم!

1402/05/01|توسطامیرحسین محمدی
5

نظرات رو که میخونم خیلی برام جالب و هیجان انگیزه این دیدگاه‌های متفاوتی که به یه موضوع یاداستان واحد داریم ما آدما. این کتاب از نظر بعضی خواننده‌ها کسل کننده بوده ولی برای من جوری جذاب بود که وسط خونه‌تکونی عید تو دو روز تمومش کردم

1402/02/24 | توسطآیدا - کاربر سایت
6
|

نظرات رو که میخونم خیلی برام جالب و هیجان انگیزه این دیدگاه‌های متفاوتی که به یه موضوع یاداستان واحد داریم ما آدما. این کتاب از نظر بعضی خواننده‌ها کسل کننده بوده ولی برای من جوری جذاب بود که وسط خونه‌تکونی عید تو دو روز تمومش کردم.

1402/02/24 | توسطکاربر سایت
3
|

برای من کاملا غیر جذاب بود.

1401/08/21 | توسطصدف عبدالوند
3
|

روایت راوی داستان آرام و جذب کننده است. کتاب تصویر سازی و شخصیت پردازی خوبی دارد. که باعث می‌شود شما داستان خوبی بخوانید و از خواندنش لذت ببرید.

1401/07/07 | توسطImfarza
1
|

داستان یک ساختمان متروکه را می‌گوید که روزی روزگاری برای خودش رونقی داشته است و حالا به این روز در آمده است. در آواز کافه‌ی غم بار شما اتفاقات آدم هایی که به ساختمان رونق داده اند و این رونق را از آن گرفته اند می‌خوانید.

1401/07/07 | توسطImfarza
2
|

شاید لحظه آخر سکانس تماشایی باشگاه مشت‌زنی رو بتونید تصور کنید... شاید آخرین لحظه و آخرین خطوط کتاب زندان قفقازی... شاید بهتره ترکیب منفی تمام این لحظات رو تصور کنید ولی عشق آیا در لحظه آخر جوابی یکسان به همه میدهد؟

1401/07/03 | توسطمیم ح الف - کاربر سایت
1
|

توضیح کتاب اشتباهه.لطفا اصلاح کنید.ممنون

1401/01/21 | توسطحجت وصال
0
|
پاسخ ها

سلام و وقت به خیر. متشکریم از تذکر شما. اصلاح شد.

1401/01/22|توسطمدیر سایت
1

کتابی با نگاه به مسایل انسانی , عشق و خیانت. مجموعه ای از شخصیت‌های عجیب🙂

1400/07/03 | توسطنگین صادقی
3
|

قیامته این کتاب

1399/07/30 | توسطمتین - کاربر سایت
13
|