کتاب سه رنگ

Three color
غذا نوشت های سفر ایتالیا
کد کتاب : 29213
شابک : 978-6008482222
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب سه رنگ اثر منصور ضابطیان

منصور ضابطیان، مجری و روزنامه نگار مشهور ایرانی که علاقه ی زیادی به جهان گردی و سفر نیز دارد، در راستای انتشار سفرنامه های خود، کتابی با نام سه رنگ منتشر ساخته که شرح سفر او به کشور مورد علاقه اش ایتالیاست و این کشور اروپایی را از منظر آشپزی و غذا در فرهنگ عامه مورد بررسی قرار داده است. سه رنگ با عنوان فرعی خود که غذانوشت های سفر ایتالیا می باشد، به سه رنگ پرچم این کشور اشاره داشته و پر از داستان های مفرح از گردشگری و تعاملات منصور ضابطیان می باشد.
نویسنده در مورد انگیزه اش برای انتخاب این موضوع اشاره می کند که ایتالیا علاوه بر هنر و فرهنگ منحصر به فرد، یکی از معروف ترین کشورها در زمینه ی داشتن غذاهای خوش طعم و دلپذیر می باشد و همواره از غذاهای ایتالیایی به عنوان سمبل تنوع و نوآوری یاد می شود. از طرفی این سفر یک ماهه نیاز به یک رشته ی ثابت داشت که اتفاقات آن را به هم پیوند بدهد؛ بنابراین ضابطیان تصمیم گرفت تا این رشته را از جنس خوراکی های خوشمزه انتخاب کند و مشاهدات و رویدادهای سفر را از رفتن به بازار تا تهیه ی غذا و سرک کشیدن به آشپزخانه و در قالب دورهمی هایی که برای صرف غذا صورت می گرفت، روایت کند. نگارش کتاب از سبکی ساده و صمیمی برخوردار است و نحوه ی روایت اتفاقات در کنار عکس ها و گرافیک کلی اثر، سبب می شود تا عطر دلپذیر انواع پاستا و پیتزا از لا به لای صفحات کتاب، به مشام خواننده رسیده و حین آشنایی با غذاها و آشپزخانه های ایتالیایی، ذائقه ی او را کمی غلغلک بدهد.

کتاب سه رنگ

منصور ضابطیان
منصور ضابطیان (متولد ۷ آذر ۱۳۴۹ در تهران) روزنامه‌نگار، کارگردان، مجری رادیو و تلویزیون، پادکست ساز، سفرنامه نويس و تهیه‌کننده ایرانی است.ضابطیان در سال ۱۳۶۹ کاردانی رشته علوم آزمایشگاهی را در دانشگاه علوم پزشکی گیلان به پایان رساند و پس از چند سال رشته تحصیلی خود را تغییر داد و رشته سینما را در دانشگاه ادامه داد. منصور ضابطیان مدتی مدرس دوره‌های آزاد آموزش گویندگی و اجرا در دانشکده خبر نیز بود.او کار حرفه‌ای را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و مصاحبه‌ها و گزارش‌...
قسمت هایی از کتاب سه رنگ (لذت متن)
روبه روی کلیسای جامع میلان ایستاده ام، یا به عبارتی کلیسای دومو. دومو نام مشترکی است که به همه ی کلیساهای اصلی شهرهای اروپایی گفته می شود. همه ی شهرها در اطراف این کلیساها معنا پیدا می کرده اند و طبیعی است که مرکز شهر باشند و میدان های اصلی شهرها هم Piazza del Duomo نام بگیرند. کلیسای جامع میلان دومین کلیسای بزرگ ایتالیا و سومین کلیسای بزرگ اروپاست و ساختنش حدود ششصد سال طول کشیده است؛ اما من نیامده ام تا این افتخار معماری میلانی ها و زیارتگاه کاتولیک های معتقد شهر را تماشا کنم. برای پیدا کردن لوئینی Luini ناگزیرم از جلوی کلیسا عبور کنم و در یکی از کوچه پس کوچه های ضلع شرقی کلیسا دنبالش بگردم. لوئینی در واقع یک نانوایی است که اغلب میلانی های اصیل از آن خاطره دارند یا دست کم اسمش را شنیده اند. البته وقتی از نانوایی در ایتالیا حرف می زنیم نباید تصویری از نانوایی های ایران در ذهن مان بیاید. نانوایی ها در اینجا، علاوه بر نان، هزار و یک غذای سرپایی و پیتزای کوچک و… هم می فروشند. به همین دلیل بیشتر می شود از آن ها به عنوان فست فود فروشی یا کافه یاد کرد تا نانوایی. حالا برگردیم به لوئینی که حتی از دور هم می شود جایش را تشخیص داد. نه به خاطر تابلوی بزرگ و نئون و سر و صدا که اتفاقا هیچ کدام را هم ندارد، بلکه به خاطر صفی که همیشه جلویش تشکیل شده تا مردم یک به یک وارد شوند و خرید کنند. اینجا را خانمی به اسم جوزپینا لوئینی در سال ۱۹۴۹ بنا گذاشته. تصور کنید در ایتالیای خسته از جنگ، خانم لوئینی زادگاهش پولیا را رها می کند و به میلان می آید. اینکه چرا پولیا را ترک می کند معلوم نیست، اما شاید به این دلیل باشد که این منطقه نزد ایتالیایی ها شوم و منحوس است.