کتاب سباستین

Sebastian
سفرنامه و عکس های کوبا
کد کتاب : 7902
شابک : 9786008482024
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب سباستین اثر منصور ضابطیان

سباستین کتابی است در قالب سفرنامه، نوشته ی منصور ضابطیان که به شرح سفر بیست روزه ی وی به کوبا در سال 1395 می پردازد. ضابطیان از تجربه سفرش به سه شهر هاوانا، ترینیداد و وینالس می گوید. عکس هایی نیز نوشته ها را همراهی می کند. نویسنده با سفر به شهر های کوچک و بزرگ کوبا این فرصت را پیدا کرده است تا از نزدیک با فرهنگ، محیط زندگی و مردم این کشور کمونیستی آشنا شود و این تجربه ی ارزشمند را در این اثر و با نثری زیبا، روان و صمیمی ارائه کند. اگر فرصت و امکان سفر به کوبا را ندارید، این کتاب به همراه عکس های زیبایش می تواند شرایط سفر هیجان انگیز و خیالی تان به کوبا، این کشور متفاوت و منحصر به فرد را فراهم کند.

کتاب سباستین

منصور ضابطیان
منصور ضابطیان (متولد ۷ آذر ۱۳۴۹ در تهران) روزنامه‌نگار، کارگردان، مجری رادیو و تلویزیون، پادکست ساز، سفرنامه نويس و تهیه‌کننده ایرانی است.ضابطیان در سال ۱۳۶۹ کاردانی رشته علوم آزمایشگاهی را در دانشگاه علوم پزشکی گیلان به پایان رساند و پس از چند سال رشته تحصیلی خود را تغییر داد و رشته سینما را در دانشگاه ادامه داد. منصور ضابطیان مدتی مدرس دوره‌های آزاد آموزش گویندگی و اجرا در دانشکده خبر نیز بود.او کار حرفه‌ای را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و مصاحبه‌ها و گزارش‌...
قسمت هایی از کتاب سباستین (لذت متن)
صاحب رستوران ایرانی (شیرازی زاده ای که سالها در فرانسه زیسته و بعد از چند کشور مختلف به کوبا رسیده است): فکر میکنم اینجا جای آخر باشه. هیچ جای دنیا این قدر راحت نبوده ام. این قدر آرامش نداشته ام...دقیقا مث شیراز می مونه. اگه به کسی بگی بیا بریم, میگه بریم, نمی پرسه کجا بری. اینجا هیچ کس در باره ی هیچ چیز از تو سوال نمیکنه. نه از خودت می پرسن، نه از ملیتت, نه از مذهبت. هرجور هستی تو رو قبول می کنن....این به من آرامش میده. دیگه چی میخوام؟

در این روزها فهمیده ام که مردم کوبا در لحظه زندگی می کنند. هیچ کس یادی از سال های تلخ و شیرین رفته نمی کند و در عین حال آدم هایی هم نیستند که نگران آینده باشند. آنچه دارند را خرج می کنند و از آن لذت می برند تا فردا چه شود. می شود راننده تاکسی ای را دید که روی تاکسی چرخی اش دارد چرت می زند و خیلی هم به دنبال شکار مسافر و قاپیدن آن از دست همکارش نیست. او در این "لحظه" حال میکند که در آفتاب لم بدهد و از آن لذت ببرد. مردم کوبا قرار نگذاشته اند چیزی را تغییر بدهند و همین زندگیشان را سرخوشانه میکند. کوبایی ها برعکس ما هستند که در طول تاریخ به همه چیز کار داشته ایم و کار داریم. از سوراخ لایه اوزون تا حل بزرگترین مشکلات فلسفی بشر. اینجا اگر از یک بچه پانزده ساله بپرسید که می خواهد چه کاره شود، آدم را با تعجب نگاه می کند. تعجب او از این بابت است که اصلا در ذهنش نقشه ای برای این کار ندارد. در حالی که در ایران اگر از یک بچه پنج ساله همین سوال را بپرسید، نه تنها پاسخی مشخص می دهد، بلکه بای این تصمیمش یک تحلیل منطقی هم دارد.