منصور ضابطیان (متولد ۷ آذر ۱۳۴۹ در تهران) روزنامهنگار، کارگردان، مجری رادیو و تلویزیون، پادکست ساز، سفرنامه نويس و تهیهکننده ایرانی است.
ضابطیان در سال ۱۳۶۹ کاردانی رشته علوم آزمایشگاهی را در دانشگاه علوم پزشکی گیلان به پایان رساند و پس از چند سال رشته تحصیلی خود را تغییر داد و رشته سینما را در دانشگاه ادامه داد. منصور ضابطیان مدتی مدرس دورههای آزاد آموزش گویندگی و اجرا در دانشکده خبر نیز بود. او کار حرفهای را با روزنامهنگاری شروع کرد و مصاحبهها و گزارشهای مختلفی برای مجلات و روزنامههای حیات نو، چلچراغ، گزارش فیلم و کلک مینوشت. در سال ۱۳۷۸ کار در تلویزیون را آغاز کرد. «سبد»، «مردم ایران سلام»، «جغرافیای فریاد»، «فرش واژه»، «نقره»، «رادیو هفت» و «صدبرگ» از معروفترین کارهای او در تلویزیون است.کازابلانکا یک عبارت اسپانیایی است متشکل از casa و blanca، به معنی خانه های سفید. امروزه این اسم از پس عبور از اتفاقات مختلف تاریخی، دیگر جا افتاده، اما بد نیست بدانید اسم اصلی شهر که هنوز هم بعضی از قدیمی ترها آن را به کار می برند دارالبیضاء است. عبارتی دقیقا به همان معنی در زبان عربی. حالا تصور کنید در ماه پایانی سال دوستانت بپرسند تعطیلات عید کجا می روی و آدم به جای آنکه بگوید کازابلانکا، بگوید می روم دارالبیضاء اینجاست که فریادهای ذوق زدگی به پوزخند یا تمسخر تبدیل می شود و همه فکر می کنند یا داری شوخی می کنی یا عقلت را از دست داده ای! دیوارهای شهر لحظه به لحظه نام شهر را یادآوری می کنند. ساختمان های سفیدرنگی که مهم ترین ویژگی کازابلانکا هستند.
کازابلانکا برای بسیاری از مردم جهان، بیشتر از آنکه یادآور نام شهری در مراکش باشد، یادآور فیلمی است که ده ها سال است در نظرسنجی های عاشقان سینما از بهترین فیلم های سینمای جهان و گاه بهترین فیلم عاشقانۀ جهان شناخته می شود. فیلمی که سیاه و سفید بودنش و ساخته شدنش در ۱۹۴۲ هیچ وقت کمرنگش نکرده است.
رفتن به کازابلانکا و پرواز به سوی سرزمین موعود یکی از راه های معدود است. این مسئله باعث شده تا آدم های زیادی در کازابلانکا باشند. از افسران سرشناس فرانسوی و آلمانی، تا معترضینی که با هویت جعلی به دنبال خروج اند، تا متقلبان و قاچاقچی ها و… همۀ این آدم ها کافۀ جذاب ریک را یکی از معدود نقاط مورد علاقۀ خود در بندر کازابلانکا می دانند.
سفرنامهی دلنشینی بود، ای کاش تمام عکسهای چاپ شده در کتاب رنگی میبودند و قطعا در حس و حال خواننده و ارتباط گرفتنش با توصیفات اثر زیادی میداشت، آرزوی موفقیت برای جناب ضابطیان عزیز
کتابی دوست داشتنی و دلنشین 😍📚 اگر شما هم مثل من عاشق سفر باشید، با خوندن هر خط از این کتاب دلتون پَر میکشه برای دوباره و دوباره سفر رفتن ♥️ مخصوصا سفر به مراکش 😊
سفرنامه مراکش هم مثل سفرنامه کوبا که از ضابطیان خواندم خوب و روان و دلنشین بود. حس و حال شهرها و مکانها را خوب منتقل میکرد.
بسیار جالب بود با بعضی اماکن تازه آشنا شدم و با سرچ گوگل کلی عکسهای قشنگ دیگه هم درباره اماکن مذکور دیدم
مثل همیشه کتابهای آقای ضابطیان جذاب و دوستداشتنی هست.
شیوه روایتگری و سفرنامه نویسی نویسنده انقدر شیوا و جذاب است که خواننده رو مجذوب میکنه، چون این کتاب سفرنامهی مراکش هم هست برای من بسیار دوست داشتنیتر بود.