1. خانه
  2. /
  3. کتاب دستفروش در دادگاه

کتاب دستفروش در دادگاه

3.5 از 1 رأی

کتاب دستفروش در دادگاه

Crainquebille
ناموجود
25000
معرفی کتاب دستفروش در دادگاه

"دستفروش در دادگاه" مجموعه ای از هشت اثر داستانی از "آناتول فرانس" است که در آن ها ناکارآمدی های سیستم قضا، اجرای عدالت و مجریان قانون، علی الخصوص قضات را زیر سوال می برد.
داستان "کرنکبیی" که یکی از مهم ترین داستان های این مجموعه است، در واقع کاریکتوری از سیستم عدالت قضایی آن زمان و فرصتی برای "آناتول فرانس" بوده تا بی عدالتی های اجتماعی و نحوه ی برگزاری محاکمه ها را مورد انتقاد قرار دهد. داستان های "پوتوآ" و " امیل" به خطاهای انسانی اشاره دارند و اثرات ناسالم پخش شایعات و همچنین تخریب شخصیتی افراد را هدف گرفته اند. داستان "قضات شریف" تقابل میان دو طرز فکر را نشان می دهد که یکی، قوانین را اصولی مطلق و تعیین شده از سمت خداوند می داند و دیگری آن ها را ساخته ی ذهن و عملکرد انسان به حساب می آورد. "ژان مارتو: قانون مرده، اما قاضی زنده است" داستان دیگری است که نشان می دهد "آناتول فرانس" تنها یک منتقد بی رحم نبوده و به عقیده ی او در همین سیستم قضایی ناعادلانه هم قضات آزادمنشی وجود دارند که انسانیت و عواطف عادلانه را در بریدن حکم در نظر می گیرند
در قصه ی "آقای توما"، با یک قاضی مذهبی به نام توما دو مولان مواجه هستیم که به جنایت و مجازات به چشم گناه و عذاب نگاه می کند. "سرقت خانگی" داستانی است که به اثرات شکننده ی زندانی ساختن زنان، علی الخصوص آنانی که جرم های کوچک مرتکب شده اند اشاره می کند؛ در این داستان رییس زندان زنان از تفاوت هایی نسبت به باقی مشاغل قضایی برخوردار است و "آناتول فرانس" سعی دارد بر بهره ی اخلاقی مجازات تاکید کند. آخرین داستان مجموعه ی "دستفروش در دادگاه"، قصه ی "ادمه یا خیریه ی به جا" می باشد که نویسنده تظاهرات مختلف بی عدالتی های اجتماعی و مشکلات انسانی را از زبان یک روزنامه نگار بیان می دارد. این داستان ها از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و فقط متعلق به گذشته نیستند؛ بلکه نگرانی های امروز جوامع انسانی را نیز پوشش می دهند.
درباره آناتول فرانس
درباره آناتول فرانس
آناتول فرانس (Anatole France)‏ (۱۶ آوریل ۱۸۴۴ – ۱۲ اکتبر ۱۹۲۴) تخلص ژاک آناتول فرانسوا تیبو از نویسندگان برجسته فرانسوی است. نام اصلی او آناتول فرانسوا تیبو (François-Anatole Thibault) است. این نویسنده را پادشاه نثر فرانسه لقب داده‌اند. او در ۱۸۴۴ در پاریس زاده شد و در سال ۱۹۲۴ درگذشت. وی پسر کتاب فروشی به نام «فرانسوا» بود که نام مستعار «فرانس» را از او گرفته‌است. او تحصیلات خود را به‌طور رسمی ادامه نداد و شخصاً مطالعه می‌کرد. فرانس در سال ۱۸۷۳ یعنی در ۲۹ سالگی چکامه‌های طلایی خود را چاپ کرد. او در انجمن‌های ادبی پاریس رفت‌وآمد می‌کرد و به جریانات ادبی علاقهٔ فراوان داشت. فرانس کم‌کم به داستان‌نویسی و نگارش آثار منثور علاقه‌مند شد.
فرانس در سال ۱۸۷۹ ژوسکات و گربه لاغر را نوشت و در سال ۱۸۸۱ جنایت سیلوستر بونار را چاپ کرد. وی در سال ۱۸۸۵ کتاب دوست من را که گلچینی از خاطرات زیبای کودکی اوست نوشت. او از سال ۱۸۸۷ تا ۱۸۹۳ صفحه ادبی نشریه تان را اداره می‌کرد که مجموعه‌های خود را در چهار جلد چاپ کرد. بعد از این وی دوباره به نگارش داستان پرداخت؛ و در سال ۱۸۸۹ بالتازار، در سال (۱۸۹۰) تائیس و در (۱۸۹۳) عقاید ژروم کوانار و در (۱۸۹۴) چنگ قرمز را نوشت و در ۱۸۹۶، وارد آکادمی فرانسه شد و به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. در این زمان وی مجله «تاریخ معاصر» و «آقای برژه در پاریس» (۱۹۰۱) را نوشت که مانند داستان‌ها و رمان‌های او مورد استقبال قرار گرفت و سپس کم‌کم قدم به صحنه سیاست گذاشت.
او در کتاب‌های «روی سنگ سپید» و «جزیره پنگوئن‌ها» و «عصیان فرشتگان» مضحکه نبرد سیاسی و اجتماعی و بن‌بست‌های فناناپذیر اندیشه بشر را منعکس ساخت. کتاب «خدایان تشنه‌اند» که در سال ۱۹۱۲ نوشته شده آئینه‌ای است که آناتول فرانس در آن فاجعه انقلاب فرانسه را با رنگ و لعاب خاصی منعکس کرده‌است. فرانس در سال ۱۹۰۸ کتاب «زندگی ژاندارک» را نوشت که یک شاهکار شگفت‌انگیز تاریخی می‌باشد. پس از جنگ جهانی اول که ضربه بزرگی به روح حساس او وارد ساخت، او در دام هرج‌ومرج‌های فکری روشنفکران عصر گرفتار شد. در نگارش دو جلد کتابی که آخرین آثار او هستند، از خاطرات شیرین کودکی الهام گرفت. این دو کتاب عبارتند از: «پیر کوچک» که در سال ۱۹۱۸ نوشته شد و «زندگی در آغوش گل‌ها» که در سال ۱۹۲۱ به رشته تحریر درآمد و به وسیله این دو جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۲۱ را گرفت. به سال ۱۹۲۲ به علت حملاتش به مسیحیت چاپ آثار وی تحریم گردید.
او سنگین، قوی، سهل و ممتنع می‌نوشت و سنت‌های کلاسیک را رعایت می‌کرد.
در دهه ۱۹۲۰ برخی از آثار فرانس در فهرست کتاب‌های ممنوع فرانسه بودند.
گوشو در دیباچه کتاب "گردشهای آناتول فرانس" می‌گوید: آناتول فرانس افلاطونی بود از نو زنده شده، افلاطونی که از خواندن کتاب‌های رابله، راسین و ولتر پخته و معتدل شده بود.
پن لوه رئیس مجلس شورا و یکی از استادان بزرگ دانشگاه پاریس در روز مرگ آناتول فرانس در طی نطق خویش گفت: آناتول فرانس پس از عمر طولانی و رسیدن به بلندترین درجات مفاخر علمی و ادبی که بشر ممکن است به آن برسد وفات کرد، اما در شب دوازدهم اکتبر که خبر مرگ او در دنیا انتشار یافت در تمام جهان متمدن هر صاحب نظری از شنیدن این خبر وحشت‌انگیز برخود لرزید، زیرا بلندی فکر او به مقامی بود که در شب مرگش سطح خرد و دانایی پایین آمد.
قسمت هایی از کتاب دستفروش در دادگاه

ژان مارتو گفت: «یک قاضی می تواند خوب باشد، چون همه آدم ها بدذات نیستند. قانون نمی تواند خوب باشد، چون مادون همه ایده های حاوی خوبی و محبت است... حقوقدان ها آن را به دقت ایجاد و خشن رها کرده اند. به خاطر همین درنده خویی اش است که باید به آن احترام گذاشت و محترم شمرد. افراد عادت کرده اند که خداوندگان شریر را بپرستند و آنچه برایشان ترسناک نباشد، نزدشان محترم نیست. طرفین دعوا به عادلانه بودن قوانین اعتقاد دارند. اصول اخلاقی شان مانند قضات است و مانند آنها فکر می کنند که یک عمل مجازات شده عملی قابل مجازات شدن است.... قوانین عادلانه وجود دارند. اما قانونی که برای دفاع اجتماع به وجود آمده، در روحش از این جامعه نمی تواند منصفانه تر باشد. تا زمانی که جامعه بر بی عدالتی بنا شده است، قوانین نقش دفاع و حمایت از بی عدالتی را خواهند داشت. و این قوانین زمانی بیشتر قابل احترام خواهند بود که بیشتر ناعادلانه باشند. توجه کنید که قوانین قدیمی برای اکثر افراد، بی انصافی حال حاضر را و نشان نمی دهد، بلکه بی انصافی گذشته را نشان می دهد : که بیشتر دشوار و خشن بوده است. این قوانین یادبودهای زمان های ناخوشایند است که در زمان های ملایم تر همچنان باقی مانده است.... قانون مرده است. قضات زنده اند و برتری قاضی بر قانون یک امتیاز بزرگ محسوب می شود. متأسفانه از این برتری کمتر استفاده می شود. معمولا خود قاضی، مرده تر، سردتر و بی احساس تر از متنی که اعمال می کند، به نظر می آید. اونه دنبال انسانیت است و نه اصلا رحمی دارد. در این دسته، هر نوع دلسوزی انسانی، خفه شده است. من اینجا فقط از قضات شریف صحبت می کنم .»

مقالات مرتبط با کتاب دستفروش در دادگاه
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب دستفروش در دادگاه" ثبت می‌کند