ریچل واکر در باغ با خوشحالی کنار دوستش نشست و گفت: «خیلی خوشحالم که توانستم بیایم و پیش تو بمانم.» آفتاب درخشان روی بوته های زیبای گل و چمن های سرسبز و تازه می تابید. کریستی تیت لبخندزنان سری تکان داد و گفت: «من هم همین طور. دیدن دوباره ی پری ها هم خیلی هیجان انگیز است!»
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟