در این کتاب روانکاوی زنده و روان است.
مجموعه مقالات جمع شده در این کتاب هم را تکمیل کرده و به صورت هم افزایی عمل می کنند که معمولا در کتاب های چند مقاله ای نادر است.
یکی از وظایف روانکاوی عبارت است از برکندن نقاب فراموشی ای که نخستین سال های دوران کودکی را مخفی می دارد، تا بدین وسیله بتواند تجلیات محبوس کشمکش های متعلق به اوان کودکی را، اعم از جنسی یا غیر جنسی، جهت شناسایی و حل و فصل احتمالی به حافظه ی خودآگاه بازگرداند. اکنون، فی المثل، نخستین تجارب جنسی یک کودک (کنجکاوی ها، تفحصات یا فضولی ها، تخیلات، انحرافات، تجاوزات، سوءرفتارها، اغفال ها و امثالهم) می تواند مرتبط باشد با تاثیرات هیجانی دردناکی همچون اضطراب، بازداری، ناامیدی و تنبیه. ما می توانیم به راحتی درک کنیم که آنان بر این منوال واپس زده شده اند. ولی علی رغم این، نمی توانیم بفهمیم که چگونه آن ها چنین دسترسی آسانی به عالم رویا دارند، و یا اینکه چگونه مقتضیات لازم را برای این همه تخیلات در چارچوب رویاهای زمان خواب فراهم می سازند، و در نهایت اینکه چگونه رویاها مملوّ از تجدید یا بازگشت به چنین رویدادهای دردناکی از دوران کودکی اند. اما احتمالا در این مورد به خصوص ما مشکل را بزرگ نمایی می کنیم. روی هم رفته، همین تجارب کودکانه، تمامی آرزوهای غریزی برآورده نشده و لایزالی را که به خود منضم کرده اند انرژی لازم را در طی زندگی برای بنای رویاها فراهم می آورند، و ما بدون تردید توانایی آنان را، به ویژه در حین طغیان سهمگینشان-در به دست آوردن سوژه مربوط به وقایع ناراحت کننده-، به انضمام بقیه مطالب، باور داریم.
در واقع نام بسیاری از سندروم های روانی، ریشه در تحلیل روانشناختیِ شخصیت های داستانی دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
با وجود این که زیگموند فروید، پدر روانکاوی مدرن، اطلاعات زیادی از ساز و کارهای پشت پرده ی زندگی انسان ها به ما آموخت، خودش شخصیت شکننده و آسیب پذیری داشت.