یکی از مهم ترین آثار فروید.
یکی از بااهمیت ترین و بدیع ترین مشارکت های فروید در دانش بشر.
باور عمومی آکنده از تصورهای معینی از سرنوشت و خصلت های این غریزه ی جنسی است که بر مبنای آن، این غریزه در کودکی غیبت دارد و در هنگام و در ارتباط با فرآیند رشد جسمانی در بلوغ ایجاد می گردد و در جلوه های جذابیت غیرقابل مقاومتی بیان می گردد، که یک جنس بر جنس دیگر اعمال می کند و مقصد آن می باید آمیزش جنسی باشد یا دست کم کردارهایی که در این جهت عمل می کنند. لیکن ما دلیل های فراوانی داریم که این گزارش ها را به مثابه ی تصویری به طور کامل نامناسب از واقعیت مشاهده کنیم. اگر با دقت بیشتر بر آن نظر بیفکنیم، آن را سرشار از اشتباه ها، بی دقتی ها و پیش داوری ها می بینیم.
آزمون دقیق نمون های مورد مطالعه برای ارثی بودن وارونگی جنسیتی به احتمال به همان ترتیب یک تجربه ی زیستی معین در ابتدای کودکی را برای لیبیدو آشکار می سازد، که به طور صرف در حافظه ی آگاهانه ی شخص نگاهداری نشده است، لیکن با تاثیرگذاری مناسب به احتمال به یاد آورده می شود. بر این اساس، وارونگی جنسیتی را می توان به احتمال به عنوان گونه ای از غریزه ی جنسی با وقوع بسیار نشان داد، که از طریق تعدادی از موقعیت های حیاتی بیرونی متعین می گردد.
افزون بر آنچه عنوان شد، در گزارش ها بر به اصطلاح منش های شخصیتی، درجه ی دوم و سوم و فراوانی ظهور آن در میان وارونه جنسیت ها تأکید شده است. البته موارد بسیاری از آن ها صدق می کند، لیکن نباید فراموش کرد، که در کل منش های شخصیتی جنسی درجه ی دوم و سوم به طور غالب در میان جنس مخالف ظهور می کند و بنابراین اشاره ای بر امر دو اندام جنسیتی دارد، بدون آن که به احتمال در این رابطه موضوع جنسی خود را به معنای وارونگی جنسیتی، تغییر یافته نشان دهد.
در واقع نام بسیاری از سندروم های روانی، ریشه در تحلیل روانشناختیِ شخصیت های داستانی دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
با وجود این که زیگموند فروید، پدر روانکاوی مدرن، اطلاعات زیادی از ساز و کارهای پشت پرده ی زندگی انسان ها به ما آموخت، خودش شخصیت شکننده و آسیب پذیری داشت.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
ترجمه این کتاب انقدر مزخرف بود که نتونستم به خوندنش ادامه بدم. واقعا مایه تاسفه که به چاپ ششم هم رسیده! همون ترجمه قدیمی از هاشم رضی رو بخونید خیلی بهتره.
ترجمه افتضااااح
ترجمه شده این کتاب خیلی نامفهومه
سلام . در سالهای اخیر ، نقدهای گوناگونی بر آثار روانشناسی آقای زیگموند فروید ، وارد شده که برخی از آنها بیشتر نیمه پُر لیوان را میبینند و پاره ای دیگر نیز آمیخته با محافظه کاری است . بعنوان مثال ، گفته میشود ، اثبات و پذیرش هر تئوری روانشناختی جدیدی ، در حوزه سایکولوژی معاصر ، بدون استناد به آثار نامبرده ، بی معنی است یا از سوی دیگر عده ای هستند که قائل به شبه علم بودن بخشهایی از روانشناسی وِی میباشند ، در این میان ، تعدادی از افراد نیز ترجیح میدهند که برای توجیه شبه علم نبودن روانشناسی فروید ، تاریخ را شبه علم محسوب کنند . در مجموع باید گفت ، تاریخ ، مانند قانونی علمی است که وجود دارد و انسان آنرا کشف میکند اما آیا براستی تمام آثار نامبرده اینگونه هستند ؟ تشکر .
ترجمه افتضاح حتی اصطلاحات فرویدی هم درست ترجمه نشدن ترجمه هاشم رضی خیلی خوبه ازین کتاب اما ناقصه
ترجمه افتضاح حتی اصطلاحات تخصصی هم درست ترجمه نشدن ترجمه هاشم رضی خیلی خوبه که تو پی دی افش پیدا میشه اما پیوستهای بعدی رو نداره
ترجمهی افتضاح!
ترجمه این کتاب بسیار ضعیف است و برای خواننده غیرمتخصص نامفهوم