کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی

Three Contributions to the Sexual Theory
کد کتاب : 1766
مترجم :
شابک : 978-600-376-178-0
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 284
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1905
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

زیگموند فروید از بزرگترین روانکاوان و نویسندگان قرن بیستم

معرفی کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی اثر زیگموند فروید

کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی، اثری نوشته ی زیگموند فروید است که اولین بار در سال 1905 منتشر شد. این کتاب ارزشمند از فروید به سه مقوله ی اساسی می پردازد: انحرافات جنسی، مسئله ی جنسیت در کودکی و دوران بلوغ. فروید رساله ی اول خود را با تفاوت قائل شدن میان «ابزار جنسی» و «هدف جنسی» آغاز می نماید و بیان می کند که انحرافات ممکن است در رابطه با هر دوی این ها به وقوع بپیوندند. رساله ی دوم بیان می کند که کودکان نیز، نیازهایی جنسی دارند که تمایلات جنسی دوران بزرگسالی، به تدریج از آن نیازها نشأت می گیرند. فروید در رساله ی سوم کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی، از تفاوت های میان تمایلات جنسی در دوران کودکی و بزرگسالی سخن می گوید و همچنین به چگونگی شکل گیری هویت جنسی در دوران بزرگسالی می پردازد.

کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی

زیگموند فروید
زیگموند فروید، زاده ی 6 می 1856 و درگذشته ی 23 سپتامبر 1939، متخصص مغز و اعصاب اتریشی و خالق روانکاوی بود. فروید در خانواده ای یهودی در شهر فرایبرگ واقع در امپراتوری اتریش چشم به جهان گشود. او در سال 1881 موفق به اخذ مدرک پزشکی از دانشگاه وین شد و در سال 1902 به درجه ی استادی رسید. پس از فارغ التحصیلی، فروید در بیمارستان عمومی وین مشغول به کار شد و در درمان هیستری به وسیله ی یادآوری تجارب دردناک گذشته از طریق هیپنوتیزم، با دکتر جوزف بروئر همکاری داشت. او در سال 1885 با مارتا برنیز ازدواج کرد ...
نکوداشت های کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی
One of Freud's most important works.
یکی از مهم ترین آثار فروید.
Very Well Mind

One of Freud's most momentous and original contributions to human knowledge.
یکی از بااهمیت ترین و بدیع ترین مشارکت های فروید در دانش بشر.
Verso Books

قسمت هایی از کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی (لذت متن)
باور عمومی آکنده از تصورهای معینی از سرنوشت و خصلت های این غریزه ی جنسی است که بر مبنای آن، این غریزه در کودکی غیبت دارد و در هنگام و در ارتباط با فرآیند رشد جسمانی در بلوغ ایجاد می گردد و در جلوه های جذابیت غیرقابل مقاومتی بیان می گردد، که یک جنس بر جنس دیگر اعمال می کند و مقصد آن می باید آمیزش جنسی باشد یا دست کم کردارهایی که در این جهت عمل می کنند. لیکن ما دلیل های فراوانی داریم که این گزارش ها را به مثابه ی تصویری به طور کامل نامناسب از واقعیت مشاهده کنیم. اگر با دقت بیشتر بر آن نظر بیفکنیم، آن را سرشار از اشتباه ها، بی دقتی ها و پیش داوری ها می بینیم.

آزمون دقیق نمون های مورد مطالعه برای ارثی بودن وارونگی جنسیتی به احتمال به همان ترتیب یک تجربه ی زیستی معین در ابتدای کودکی را برای لیبیدو آشکار می سازد، که به طور صرف در حافظه ی آگاهانه ی شخص نگاهداری نشده است، لیکن با تاثیرگذاری مناسب به احتمال به یاد آورده می شود. بر این اساس، وارونگی جنسیتی را می توان به احتمال به عنوان گونه ای از غریزه ی جنسی با وقوع بسیار نشان داد، که از طریق تعدادی از موقعیت های حیاتی بیرونی متعین می گردد.

افزون بر آنچه عنوان شد، در گزارش ها بر به اصطلاح منش های شخصیتی، درجه ی دوم و سوم و فراوانی ظهور آن در میان وارونه جنسیت ها تأکید شده است. البته موارد بسیاری از آن ها صدق می کند، لیکن نباید فراموش کرد، که در کل منش های شخصیتی جنسی درجه ی دوم و سوم به طور غالب در میان جنس مخالف ظهور می کند و بنابراین اشاره ای بر امر دو اندام جنسیتی دارد، بدون آن که به احتمال در این رابطه موضوع جنسی خود را به معنای وارونگی جنسیتی، تغییر یافته نشان دهد.