نظریه روانکاوی فروید همانند دیگر نظریه ها بر اصول دانسته ها و مدارک روانکاوانه از بیمار به دست می آید که شناخت بیمار از طریق گفت وگوی روانکاو با بیمار ممکن می شود که اختصارا این شیوه درمانی را روش مبنایی روانکاوی می نامند. این روش در ۵۰ ساله اخیر بسیار معمول شده و به صورتهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. اما برای هیچ یک از محققان علمی ارزش و اعتبار آن متعین و مشخص نشده.
زمانی که لئوناردو کوشید طبیعت را به همان طریق که وجود دارد و از همان دیدگاهی که می نگرد، نقاشی کند و ناتوانی خود را در این مورد، احساس می کرد، نسبت به هنر ناامید شد. اما او در شرایطی نبود که بتواند با این حقیقت روبه رو شود. لذا هنر را رها کرده به علم و تحقیقات علمی متمایل گشت تا از این راه یأس و نومیدی خود را از بین برده و کنجکاوی خود را ارضا کند