زندگی سالم مستلزم ایجاد ریتم سالمی در زندگی شماست. در فرکانس صفر ، میبل کتز به شما نشان می دهد که چگونه از نیروی درونی خود برای ایجاد و حفظ ریتم زندگی منحصر به فرد خود استفاده کنید تا زندگی شما با سهولت و لطافت جریان یابد.
فرکانس صفر دروازه ای برای یک زندگی آگاهانه و معنادار است. افراد برجسته دنیا معنویت را به یک دلیلی در زندگی خود گنجانده اند؛ آن هم این است که به آنها در رسیدن به اوج عملکرد ، آرامش در برابر فشار و تعادل در زندگی کمک کند. این کتاب به شما نشان می دهد که چرا.
فرکانس صفر کتابی بصیرت دهنده و الهام بخش است! این کتاب به ما می آموزد که در زندگی خود شادی ، موفقیت و آرامش بیشتری ایجاد کنیم. به شدت مطالعه ی آن را توصیه می کنم!
به گفته ی «جو ویتالی»، نویسنده ی محدوده ی صفر، وقتی برای رسیدن به چیزی تقلا می کنیم، چه از طریق تمرین های رشد فردی مثل تلقین، چه از طریق تعیین هدف عملی، دچار این توهم می شویم که کنترل در دست ماست و بالاخره وقتی آن کنترل را به جهان بسپاریم، نتایج بهتری دریافت می کنیم. می دانید، وقتی اهدافی تعیین می کنیم و برنامه ریزی های راهبردی داریم، با این باور که خلق کننده ما هستیم، اقدام می کنیم. جوری فکر و عمل می کنیم که انگار این فقط وظیفه ی خود ماست که رویاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم. با اینکه این شیوه بسیار مثبت تر و قدرتمندتر از افسوس برای وضعیت زندگی و مقایسه ی شرایط خودمان با دیگران است، ولی این ساده ترین راه برای رسیدن به صلح حقیقی، شادی و فراوانی نیست. ساده ترین راه این است که آن را یک قدم جلوتر ببریم و با همراهی بخشی از خودمان، که بهتر می داند، هم آفرینی کنیم. چطور آن را انجام دهیم؟ ما متوجه شدیم آن قدر که فکر می کنیم می دانیم، نمی دانیم. رها می کنیم و اعتماد داریم که جهان می داند چه چیز درست است و بهترین راه رسیدن به آن چیست. مشاهده می کنیم، رها می کنیم، در صفر می مانیم و به مسیر اجازه می دهیم آشکار شود. در سمینار کسب و کاری که در هلند برگزار کردم، کسی با کنایه از من پرسید: «پس شما هیچ طرحی، هیچ برنامه ریزی برای کسب و کار انجام نمی دهید؟» جواب من این بود: «آیا حاضرید یک نوع برنامه ی کسب و کار متفاوت تهیه کنید؟ شاید متفاوت با چیزی که مرسوم است یا نوعی که ما «می دانیم» درست است؟ شاید یک برنامه ی کسب و کار که به جای علم، برگرفته از الهامات باشد؟ شاید راه های دیگری وجود داشته باشد؟ شاید حتی به برنامه ی گرفتن وام برای کسب و کارتان نیازی نباشد.» برایشان تعریف کردم که با یک زوج در خاورمیانه ملاقات داشتم که یک برنامه ی آموزشی رشد فردی جالبی براساس بازی با کارت هایی خاص، ساخته بودند. آن ها گفتند اولین وام کسب و کارشان را به خاطر «جدیتشان» دریافت کردند. مدیر بانک به آن ها گفته بود واجد شرایط دریافت وام نیستند، ولی تحت هر شرایطی آن را به آن ها اعطا خواهد کرد، چون باور زیادی به محصولشان دارند و بسیار مشتاقش هستند. پس شاید عشق و اعتماد ما به کاری که انجام می دهیم و آنچه باید ارائه دهیم است که موثر واقع می شود، حتی بهتر از یک برنامه ی کسب و کار! اگر دست از برنامه ریزی و تعیین اهداف بردارید، خود را آزاد خواهید کرد. خداوند بیش از آنچه بتوانید تصور یا آرزو کنید، برای شما ذخیره کرده است. اوایل، رهاکردن، ناشناخته است. ناخوشایند است. مجبور خواهید شد از منطقه ی امن و کنج آسایشتان بیرون بیایید از وضعیتی که برایتان شناخته شده است. هرچند، وقتی تمرین و تمرین داشته باشید و رها کنید و کم کم نتایج را ببینید، به رهاکردن و اعتمادداشتن ادامه خواهید داد. دوستش خواهید داشت؛ دوست خواهید داشت چون بدون تلاش، ناگهان درهایی به روی شما گشوده می شوند. تمام کاری که باید انجام دهید، واردشدن به آن هاست. شما در آن جریان عالی قرار خواهید گرفت.