کتاب آتلانتیا

Atlantia
کد کتاب : 47192
مترجم :
شابک : 978-6222440770
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 368
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«آلیسون کاندی» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب آتلانتیا اثر آلیسون کاندی

کتاب «آتلانتیا» رمانی نوشته «آلی کاندی» است که نخستین بار در سال 2014 وارد بازار نشر شد. «ریو کانوی» تمام عمر خود را در «آتلانتیا» گذرانده، شهری ساخته شده در زیر آب برای محافظت از انسان ها پس از این که اتمسفر زمین پر از آلاینده های سمی شد. «ریو» همیشه می خواسته به دنیای بالایی برود و به کارگرانی بپیوندد که غذای ساکنین «آتلانتیا» را فراهم می کنند. او اما پس از مرگ مادرش، به خواهر دوقلویش، «بی»، قول داده که در خانه می ماند. وقتی «بی» زیر قولش می زند و او را ترک می کند، «ریو» نقشه می کشد تا یک راه فرار برای خودش به وجود آورد. اما اگر «ریو» را در حین فرار پیدا کنند، او مجبور خواهد شد به خدمت «شورای آتلانتیا» درآید و در این صورت هیچ وقت نخواهد فهمید چرا «بی» از آنجا رفت.

کتاب آتلانتیا

آلیسون کاندی
آلیسون کاندی، نویسنده ی آمریکایی داستان های نوجوان است.کاندی در یوتا به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات اولیه برای تحصیل در رشته ی تدریس زبان انگلیسی به دانشگاه بریگام رفت. او پس از فارغ التحصیلی، در دبیرستان هایی در یوتا و نیویورک، انگلیسی درس می داد. کاندی در سال 2017 در رشته ی هنرهای زیبا از کالج ورمونت فارغ التحصیل شد.آلیسون کاندی اکنون به همراه همسر و چهار فرزندش در سالت لیک واقع در ایالت یوتا زندگی می کند.
نکوداشت های کتاب آتلانتیا
With a catchy opening and an unexpected finale.
با آغازی گیرا و پایانی غیرمنتظره.
Publishers Weekly Publishers Weekly

With strong, brave, self-sacrificing heroine who never gives up.
با یک قهرمان زن قدرتمند، شجاع و ازخودگذشته که هیچ وقت تسلیم نمی شود.
Justine Magazine

Condie keeps readers guessing to the end.
«کاندی» مخاطبین را وادار می کند که تا انتها به حدس زدن ادامه دهند.
Shelf Awareness Shelf Awareness

قسمت هایی از کتاب آتلانتیا (لذت متن)
وقتی که برای تمرین وارد آب می شوم، دهانم را باز می کنم و حرف می زنم، بدون این که بترسم. با صدای واقعی ام حرف می زنم، اما زیر آب فرق می کند. البته با وجود این که سعی می کنم جلوی ورود آب را بگیرم، دهانم پر از آب می شود. خیلی نمی توانید در این حالت صحبت کنید، اما من فقط یکی دو کلمه لازم دارم.

شاید واقعا موفق شوم. ماهی ها و مارماهی ها کوچک اند. اما اگر می توانم آن ها را کنترل کنم، آیا امکانش هست که بتوانم مین های داخل آب را هم کنترل کنم؟ آیا وقتی زمانش رسید که خودم را پنهان کنم و از طریق سیل بند بالا بروم، می توانم به درهای سردخانه دستور بدهم تا باز شوند و بگذارند داخل شوم؟

برای اولین بار در زندگی ام، کاری آسان است. از صدایم استفاده کردم و دقیقا همانطور کار کرد که انتظار داشتم. آیا آب صدایم را بلندتر می کند؟ من را قوی تر می کند؟ هنوز چیزهای زیادی هستند که نمی دانم و برای اولین بار است که این به نظرم به جای مصیبت بار بودن، شگفت انگیز است.