1. خانه
  2. /
  3. کتاب راه های برگشتن به خانه

کتاب راه های رسیدن به خانه

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.3 از 1 رأی

کتاب راه های رسیدن به خانه

Ways of going home
٪15
60000
51000
3.8 از 1 رأی

کتاب راه های برگشتن به خانه

Ways of going home
ناموجود
25000
معرفی کتاب راه های برگشتن به خانه

انسان هایی که از درک واقعیت گریزانند و در نبود زیر ساخت های فرهنگی دچار برهان هویت شده اند و به طور مرتب به نوستالژی های گذشته چنگ می زنند. «راه های برگشتن به خانه» سومین و آخرین رمان سامبرا است که خصوصیات آثار پیشین او را نیز دارد.

آله خاندرو سامبرا شاعر، نویسنده و منتقد ادبی شیلیایی، سال 1975 در سانتیاگو به دنیا آمد. او پیش از این دو رمان به نام های زندگی خصوصی درختان و بونسای نوشته است که جایزه ی منتقدان ادبی شیلی را زیر عنوان بهترین رمان کسب کرد. آله خاندرو سامبرا را در شمار بهترین نویسندگان اسپانیایی زبان و یکی از اعضای «بوگوتا 39»، فهرست برترین نویسندگان جوان آمریکای لاتین که در زمان انتخاب زیر سی و نه سال داشته اند، منظور کرده اند.

آن روزها نام خیابان ها، درختان و پرندگان را نمی دانستیم. اسم ها به کارمان نمی آمد. زندگی مان با چند کلمه می گذشت و می توانستیم به هر سوالی با نمی دانم جواب بدهیم. این را نادانی نمی دانستیم، صداقت می دانستیم. بعدها کم کم نکات ظریف و تفاوت های جزئی را آموختیم. نام درختان، پرندگان و رودخانه ها را آموختیم و به خودمان گفتیم که هر کلمه ای از سکوت بهتر است.
درباره آله خاندرو سامبرا
درباره آله خاندرو سامبرا
آله خاندرو سامبرا، زاده ی سال 1975، شاعر و نویسنده ای اهل شیلی است. سامبرا به دانشگاه شیلی رفت و در سال 1997، در رشته ی زبان و ادبیات اسپانیایی فارغ التحصیل شد. او سپس به مادرید رفت و در رشته ی مطالعات زبان اسپانیایی تحصیل کرد. سامبرا در بازگشت به شیلی، در مقطع دکتری به تحصیل پرداخت. او در سال 2007 به عنوان یکی از برترین نویسندگان جوان (زیر 39 سال) آمریکای لاتین انتخاب شد.
ویژگی های کتاب راه های برگشتن به خانه
  • برنده ی جایزه ی ادبیات سائوپولو 2009 و 2010
قسمت هایی از کتاب راه های برگشتن به خانه

یک بار در شش یا هفت سالگی گم شدم. حواسم پرت شد و ناگهان متوجه شدم پدرومادرم را نمی بینم. ترسیده بودم. فوری راه برگشتن به خانه را پیدا کردم و قبل پدرومادرم به خانه رسیدم. پدرومادرم ناامیدانه دنبالم می گشتند اما من فکر می کردم آن ها گم شده اند. فکر می کردم من راه برگشتن به خانه را بلدم، آن ها بلد نیستند. کمی بعد مادرم عصبانی و با چشمانی که هنوز از گریه ورم داشت به من گفت «از یه راه دیگه رفتی.»

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب راه های برگشتن به خانه" ثبت می‌کند