1. خانه
  2. /
  3. کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم

کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم

نویسنده: احمد آرام
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.8 از 1 رأی

کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم

We were staring at our eyes
انتشارات: نیماژ
٪15
80000
68000
3.6 از 1 رأی

کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم

We were staring at our eyes
ناموجود
3000
معرفی کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم
کتاب حاضر، حاوی داستان های کوتاه، با عنوان های «فانوس»، «شب به یادماندنی»، «خرده روایت های منطقه البروج» و «درّه های ماه زده» است. داستان «فانوس» درباره دو برادر است که در کودکی پدرشان را در آخرین سفر دریایی اش از دست می دهند. مادرشان از آن زمان، هرگز از خانه ای که ایوانی مشرف به دریا داشت نقل مکان نمی کند. او سال ها منتظر بازگشت شوهرش از همان درگاهی که برای آخرین بار رفته می ماند. به تدریج همسایه ها خانه های خود را ترک می کنند زیرا آب دریا بالا می آید و خانه ها یکی یکی زیر آب می رود. دو برادر تخته ای که مادر روی آن نشسته و انتظار می کشد را به پشت بام منتقل می کنند، آب دریا همراه با خرچنگ و سگ ماهی ها تا دیوار بالا می آید. سرانجام در تاریکی شب، مردی فانوس به دست و ژنده پوش و پیر با کمک دو برادر به پشت بام می آید. مادر غریبه را شوهر خود می خواند و با او سوار بر قایق می شود و آن ها در دریای بیکران شروع به پارو زدن می کنند، در حالی که دو برادر در پشت بام خانه، رفتن آن ها را نظاره می کنند.
درباره احمد آرام
درباره احمد آرام

احمد آرام، متولد 1330، داستان‌­نویس و نمایش‌نامه‌نویس ایرانی و مدرس تئاتر و سینما. در سال 1348 اولین داستانش در مجله‌­ی فردوسی چاپ شد. در سال 1357 به استخدام اداره‌ی فرهنگ و هنر درآمد. سپس کار را رها کرد و برای تحصیل سینما به ایتالیا رفت. پس از بازگشت به عنوان کارشناس آمار در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار و نهایتا نیز از همین دانشگاه بازنشسته شد. او فارغ‌­التحصیل دوره‌­ی کارشناسی بازیگری- کارگردانی از دانشگاه آزاد و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است. آرام طی دور‌ه‌­ی اشتغالش در دانشگاه علوم پزشکی، به عنوان مدرس تئاتر و ادبیات نمایشی نیز در آنجا به صورت فوق برنامه تدریس کرده است. او هم‌­اکنون ساکن شیراز است و در تعدادی از مدرسه‌های هنری، بازیگری و فیلم‌­نامه‌نویسی تدریس می‌کند و در عین حال به نوشتن نیز می‌پردازد.

جوایز و افتخارات: لوح‌تقدیر از نخستین دوره‌ی جایزه­‌ی ادبی یلدا (۱۳۸۰)، رتبه‌هی سوم در بخش داستان‌کوتاه هفتمین دوره‌­ی جایزه­‌ی ادبی اصفهان (۱۳۸۸) و بهترین مجموعه‌داستان در سومین دوره­‌ی جشن فرهنگ فارس برای مجموعه ‌داستان غریبه در بخار نمک.

آرام در داستان­هایش با به‌كارگیری روایتی وهم‌آلود، آمیختن رویا و واقعیت و عناصری از فرهنگ مناطق بومی جنوب ایران صداها و تصاویر تازه‌ای خلق کرده است.

گزیده­‌ی کتاب‌­شناسی: غریبه در بخار نمک (مجموعه داستان- نیم­‌نگاه، 1380)؛ مرده‌­ای که حالش خوب است (رمان- افق، 1383)؛ آنها چه کسانی بودند؟! (مجموعه داستان- افق، 1387)؛ همین حالا داشتم چیزی می­‌گفتم (مجموعه داستان- چشمه، 1389)؛ این یارو، آنتیگونه (نمایش­‌نامه- نوح نبی، 1389)؛ به چشم‌­های هم خیره شده بودیم (مجموعه داستان- کتابسرای تندیس، 1390)؛ حلزون­‌های پسر (رمان- افق، 1393)؛ بیدار نشدن در ساعت نمی­‌دانم چند (مجموعه داستان- نیماژ، 1395) و باغ استخوان­‌های نمور (رمان- نیماژ، 1396)

مقالات مرتبط با کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب به چشم های هم خیره شده بودیم" ثبت می‌کند