ابزار قصّه در دست هر کسی که باشد، آن را با هدف مدنظر خودش بهکار میگیرد. به همین دلیل هم میتوان کشمکش دو نیرو را در روایت قصهها دید: نیروی راوی مردمی که مبارزه با شر، تلاش برای تغییر وضع نامساعد و برابریطلبی را اشاعه میدهد. اما از لابهلای همین صدای مردمی و در برابرش، صدایی هم به گوش میرسد که دعوت به پذیرش سرنوشت میکند. صدای مردمی شوخوشنگ و طناز است، چراکه هنگام کار نمیتوان باوقار و سنگین بود. صدای مقابلش عبوس و گرفته و پرتحکم. صدای عوام هر جا که طنین پای رقیب را میشنود، قصه را بیسرانجام رها میکند، در برابرش، صدای پرتحکم میخواهد حتما قصه را به سرانجامی بیبروبرگرد پندآمیز برساند.
کتاب افسانه های ژاپنی