«شب قبل از نبرد» داستانی نوشته ارنست همینگوی است. این اثر در دسته ادبیات داستانی کوتاه قرار می گیرد و نگاهی گذرا به زندگی افراد حاضر در شورش های داخلی اسپانیا دارد.
نیک آدامز شخصیتی است که همینگوی در مجموعهای از داستانهای کوتاه خلق کرده است. داستان های نیک آدامز شامل 24 داستان و طرح است و بخش هایی از زندگی و اتفاقاتی است که برای همینگوی رخ داده و او آن ها را در قالب شخصیت نیک به داستان هایی کوتاه تبدیل کرده است. تعدادی از این داستان های کوتاه پس از مرگ او منتشر شدند. «شب قبل از نبرد» یکی از داستان های کوتاه این مجموعه است و به ماجرای جنگ های داخلی اسپانیا می پردازد. داستان از جایی آغاز می شود که نیک به عنوان سربازی که در ارتش فعالیت می کند برای کمک به جنگ در اسپانیا اعزام شده است. او سوار بر کشتی جنگی عازم خلیج بیسکای در فرانسه است تا پس از آن به اسپانیا برود. او و لئون، دوست قدیمی اش نقشه ای کشیده اند تا گالینسکی، یکی از سربازان که با آن ها همسفر است را اذیت کنند. گالینسکی به دختری علاقمند است اما دختر جوان علاقه ای به او ندارد. نیک و لئو تصمیم می گیرند که گالینسکی را با پیش کشیدن علاقه اش به زن جوان مسخره کنند. آن ها به اتاق گالینسکی می روند اما در اتاق گالینسکی، مرد دیگری به نام کارپر حضور دارد که دو هفته متوالی مست بوده است. لئو و نیک هم تصمیم می گیرند که به او بپیوندند برای همین به همراه گالینسکی و کارپر چند بطری شراب برمی دارند و سوار بر قایق نجات می شوند تا در قایق بنوشند. نیک ابتدا کارپر را دست می اندازد و دلیل مستی های پی در پی او را ترس از جنگ عنوان می کند. صحبت های آن ها ادامه پیدا می کند و بحث به گفتن درباره زنان و ازدواج کشیده می شود. نیک از خود می گوید که به تازگی با دختری نامزد کرده است. لئو هم از زندگی خود گلایه دارد و از اینکه هنوز مجرد است احساس پوچی می کند. آن ها در قایق نجات بی وقفه می نوشند و درباره همه چیز بحث می کنند.
کتاب شب پیش از پیاده شدن