کتاب گربه ای زیر باران

Cat in the Rain
و دو داستان دیگر
کد کتاب : 3013
مترجم :
شابک : 9786001510458
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 68
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 1925
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب گربه ای زیر باران اثر ارنست همینگوی

کتاب گربه ای زیرباران، درسال ۱۹۲۵ میلادی  منتشر شده است. یک زن جوان، که همراه شوهرش در یک هتل ایتالیایی اقامت دارد، از اتاق گربه‌ای را زیر باران می‌بیند. او می‌رود که گربه را بگیرد اما خبری از گربه نیست. بنابراین دست خالی بازمی‌گردد. لحظه‌ای بعد خدمتکار در می‌زند و در دستش یک گربه دارد... این داستان ،داستانی روان شناختی است. اتفاقات و کلمات در این کتاب به گونه ای کنار هم چیده شده اند که گویای حوادث آرام و روزمره ماست. این داستان با یک گربه کوچک و چند دیالوگ ساده ،گویای زنی است که می‌خواهد زنانگی اش را  التیام بخشد. و در مقابل ،مردی که اظهار بی اعتنایی می کند. در این داستان کوتاه، او به کمک شماری از نمادهای (سمبل ها) و ظرافت های گفتاری، بحران هویت و بیگانگی انسان ها با یکدیگر را در امریکای قرن بیستم، به زیر تیغ نقد کشیده است.  این کتاب به جای توصیف احساسات،کلمات و روایت داستان آن قدر جاندار و قوی بیان شده اند که اتفاقات پنهان را برای شنونده ی باهوش بازگو می‌کند.
ارنست همینگوی از نویسندگان برجسته معاصر ایالات متحده آمریکا و برنده جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه گذاران وقایع نگاری ادبی شناخته می‌شود. نخستین داستان‌های کوتاه این نویسنده بزرگ، در سال ۱۹۲۵ در زمانه ما منتشر شده است. از مطرح ترین کتاب همینگوی میتوانیم به کتاب ارزشمند پیرمرد و دریا اشاره کنیم. این نویسنده استعداد شگفتی در نگارش داستان کوتاه های کلاسیک داشته که در این مجموعه کتاب تعدادی از مجموعه گردآوری شده است. لذا مطالعه این کتاب را به تمام علاقمندان به داستانهای کوتاه کلاسیک پیشنهاد میکنیم.

کتاب گربه ای زیر باران

قسمت هایی از کتاب گربه ای زیر باران (لذت متن)
آنها فقط دو تا آمریکایی بودند که جلوی هتل توقف کردند. هیچ کدام از افرادی را که در مسیر رفت و آمد به اتاق از کنارشان رد می شد نمی شناختند. اتاقشان طبقه ی دوم و رو به دریا بود، چشم اندازی هم رو به پارک عمومی و مجسمه ی یادبود جنگ داشت. نخل های بزرگ و نیمکت های سبز در آن پارک به چشم می خورد. زمانی که هوا خوب بود همیشه یک نقاش با سه پایه نقاشی در آنجا حضور داشت. نقاش ها نحوه ی رویش نخل ها و رنگ های روشن هتل رو به باغ ها و دریا را دوست داشتند. ایتالیایی ها از راه دور می آمدند تا از مجسمه ی یادبود جنگ بازدید کنند. این مجسمه از جنس برنز بود و زیر باران می درخشید. هوا بارانی بود و باران از لای درخت های نخل چکه می کرد. آب به صورت گودالچه در مسیرهای شنی جمع شده بود. دریا در امتداد خطی طولانی در زیر باران می شکست و به سوی ساحل می لغزید تا بالا بیاید و زیر باران در امتداد خطی طولانی باز هم بشکند. وسایل نقلیه از میدان هم جوار با مجسمه ی یادبود متفرق شده بودند. در آستانه ی درب کافه ی مقابل میدان، گارسونی ایستاده بود در حالی که به بیرون و به میدان خلوت نگاه می کرد.