برنده
جایزه نوبل ادبیات
در سال
1954
|
«فلش فیکشن» به خاطر قدرت منحصربهفرد خود در انتقال حقایق ژرف و عواطف انسانیِ جهانی در تنها چند جمله یا پاراگراف کوتاه، قالبی جذاب و بااهمیت برای برخی از برجستهترین نویسندگان جهان بوده است.
پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
نثر همینگوی را می توان در میان پراحساس ترین و لطیف ترین متون ادبی در نظر گرفت که با قدرتی کم نظیر، مخاطب را کاملاً به دنیا و حال و هوای شخصیت های داستان هایش منتقل می کند.
کتاب تحسین شدهی «زنگها برای که به صدا در میآیند» رمانی است از ارنست همینگوی نویسندهی نامدار و برجستهی آمریکایی که آوازهی او و آثارش تمام مرزها را در سراسر جهان در هم نوردیده است.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.