نامتعارف و بدیع.
اثری پرفروش از ذهن تاریک ارلند لو.
رمانی بسیار خنده دار درباره ی یک مرد میانسال بدعنق.
قصد و غرض اصلی هدیه ها در حس عاطفی ای است که میان فرد هدیه دهنده و هدیه گیرنده به وجود می آورد. هدیه ها به خودی خود هیچ ارزش ذاتی ای ندارند.
«نینا، قیمت قرقاول چند برابر بقیه ی غذاهاست. حتی در منو هم گفته شده است. این جا را ببین.» اضافه بها برای قرقاول. «پس یعنی تو یک کم آلمانی می فهمی؟» «بله، من یک کمی آلمانی می فهمم، و اگر هم تو را شناخته باشم، که می شناسم، قصد داری وانمود کنی که انگار بدیهی است که هزینه ی اضافی قرقاول بین ما دو نفر تقسیم می شود؛ آن هم در حالی که من فقط دو تا سوسیس با ترشی کلم پیچ می خورم، که قیمتش شش یورو است.» «هرچه باشد، ما یک خانواده ایم.» «من قصد ندارم هزینه ی اضافی قرقاول را بپردازم، بی خیال شو.»
تو در دنیایی زندگی می کنی که گاهی تجدید خاطره و فانتزی با هم تلفیق می شوند. ولی تلمان، این که تئاتر نیست، این ما هستیم؛ تو، من، و بچه هایمان در تعطیلات. ما در صدد هستیم با بقیه ی مردم حرف بزنیم، اما به لطف تو اوضاع از دست خارج شد، همه چیز با فضاحت و آبروریزی تمام شد. و شاید خودت بدانی چه چیزی توی سرت است، ولی کسانی که دور و اطرافت هستند، هیچ سررشته ای ندارند.