«یک چاه و دو چاله و مثلا شرح احوالات» کتابی نوشته جلال آل احمد است. این اثر در دسته ادبیات زندگینامه ای قرار می گیرد. آل احمد در این اثر به توصیف سه اتفاقی که در زندگی او رخ داده می پردازد. آل احمد در هر یک از ماجراها گرفتار شدن بی دلیل خود را شرح می دهد و به فسادی که در جامعه گسترش یافته می تازد. او این کتاب را به شکل دو مقاله نوشته است که اولی «یک چاه و دو چاله» نام دارد و مقاله دوم با نام «مثلا شرح احوالات» به چاپ رسیده است. اولین مقاله شامل سه روایت است و نویسنده در اولین داستان این مقاله که «چاه» نام دارد، ماجرای رو به رو شدن خود را با همایون صنعتی زاده، نویسنده و مدیر انتشارات فرانکلین توضیح می دهد. آل احمد در داستان دوم از ملاقات خود با ابراهیم گلستان، نویسنده و مستندساز می گوید و در داستان سوم هم به مشکلات خود با وثوقی، نویسنده اشاره می کند.
در سه روایتی که با عنوان کلی «یک چاه و دو چاه» نویسنده آن ها را توصیف کرده به انتقاد و اعتراض به سه شخصیت از نویسندگان و فعالان حوزهی ادب پیش از انقلاب پرداخته است که به دلیل رفاقت و دوستی برای جلال آل احمد دردسرساز شدهاند. او در این مقاله خود را مورد نقد قرار می دهد، از عدهای ابراز ناراحتی میکند برخی از دوستان خود را هم مورد انتقادات شدید قرار می دهد. او در این کتاب سختی های خود در حوزهی سیاست را روایت می کند.
جلال آل احمد در این کتاب، فضای جامعه در اواخر دههی بیست و اوایل دههی سی را که از نظر فرهنگی به شدت مسموم است مورد نقد قرار می دهد. در قسمت پایانی کتاب هم، آل احمد شرح حال کوتاهی از خود، از آغاز زندگی تا سالهای میانی دهه چهل و چندی پیش از مرگ، بیان کرده است.
کتاب یک چاه و دو چاله و مثلا شرح احوالات