نوشتن خانه کج لذت محض بود و من احساس می کنم که یکی از بهترین های من است.
همه ما به جایی می رویم که [آگاتا کریستی] رهبری می کرد. شما می توانید ما را در برف او دنبال کنید
تاورنر گفت می رویم چند کلم با خانم «فیلیپ ماگدا وست» حرف بزنیم. اسم هنری اش این است. پرسیدم: هنرپیشه خوبی است؟ نامش را شنیده ام و گمان می کنم در چند نمایش هم او را دیده باشم. اما به یاد نمی آورم که چه وقت و کجا. -از هنرپیشه های تقریبا موفق است. یکی دو بار در «وست اند» بازی کرده، چند بار در تئاترهای سطح بالا. حقیقت این است که فکر می کنم برای گذراندن زندگی و پول درآوردن بازی نمی کند. نتیجه این که از هنرپیشه های دوستدار هنر است، نه حرفه ای. خودش موضوع را انتخاب می کند. هر از گاهی هم برای روی صحنه آوردن نمایشنامه سرمایه گذاری می کند. هنرپیشه بدی نیست. بخصوص در نقش های کمدی- اما تهیه کننده خیلی او را نمی پسندد و می گویند سر خود عمل می کند و مزاحمت فراهم می کند. دو بهم زن هم هست. نمی دانم چقدرش راست باشد- بین دوستان هنرپیشه اش وجهه ای ندارد. سوفیا از اتاق پذیرایی بیرون امد و گفت: مادرم اینجاست سربازرس.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
آگاتا کریستی، نویسنده ای انگلیسی بود که بیشتر به خاطر داستان های معمایی و جنایی اش شناخته می شود.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
مجذوب داستانش شدم، با خوش فکری و ذکاوت نوشته شده بود. اما انتشارات چکامه واقعا ناامید کننده بود. حیفه که یه داستان فوق العاده تا این حد بد ترجمه بشه.
انتشارات آوای چکامه کیفیت پایینی رو داره. شیوه ترجمه یک مقدار گُنگ بود؛اشتباه تایپی زیاد داره! و پارگراف بندی داستان زیاد خوب نبود. امیدوارم که این انتشارات در چاپ بعدی، کیفیت بهتری رو ارائه بدن؛ تا اون موقع، انتشارات دیگه ای رو انتخاب بکنید
انتشارات آوای چکامه کیفیت پایینی رو داره. شیوه ترجمه یک مقدار گُنگ بود، اشتباه تایپی زیاد داره! و پارگراف بندی داستان زیاد خوب نبود. امیدوارم که این انتشارات در چاپ بعدی، کیفیت بهتری رو ارائه بدن؛ تا اون موقع، انتشارات دیگه ای رو انتخاب بکنید.
من یه جنایی خوان هستم که اکثر رمانهای آگاتا کریستی و خیلی رمانهای جنایی دیگه رو مطالعه کردم، اولین چیزی که به علاقه مندهای این ژانر میتونم پیشنهاد بدم اینه که اگه میخواید شروع کنید به خوندن رمانهای جنایی با کتابهای آگاتا کریستی شروع نکنید چونکه دیگه هیچ کتابه دیگه ای توی این ژانر هیجان زدتون نمیکنه از بس که کتابهای این آدم از روند داستان گرفته تا پایان بندی محشر و قافلگیر کنندس و دیگه از هر نویسنده ای رمان جنایی بخونید به نظرتون معمولی میاد پس آگاتا رو بزارید برای وقتی که دو سه تا کتاب جنایی خوندید، دوم اینکه وقتی خواستید رمانهای آگاتا کریستی رو بخونید خانهی کج رو بزارید برای آخرین کتاب از مجموعهی این نویسنده، چون بین تمام آثارش این کتاب تکه، بی نظیره و قابل تحسین بسیار :) این کتاب واقعا لذت بخشترین رمانی بود که توی ژانر جنایی خوندم و هر بار دوست دارم کاش هنوز نخونده بودمش و دوباره میتونستم بدون اینکه بدونم داستانش چیه بخونمش. خلاصه که اینو بزارید برای آخر که یه خاطره محشر از آگاتا تو ذهنتون بمونه هرچند تمام رمانهاش عالیه ولی این یه چیز دیگس