1. خانه
  2. /
  3. کتاب خانه ادریسیها

کتاب خانه ادریسیها

4.1 از 5 رأی

کتاب خانه ادریسیها

House of Edriss
انتشارات: توس
٪5
500000
475000
معرفی کتاب خانه ادریسیها
خانه ی ادریسی ها، خانه ای بزرگ و قدیمی است خانه ای در شهر عشق آباد. کرختی و خمودگی و زندگی در گذشته از مشخصات اصلی ساکنان خانه ی ادریسی هاست. شخصیت هایی که از جهان حقیقی بریده و در جهان خیالی خو و با معشوقه های خیالیشان به سر می برند. زمانی که زندگی و جامعه و حکومت به سمت کهنگی می رود چیزی نو می آید تا جایگزین آن شود. در اینجا نهضتی نو بر حکومت کهنه ی پیشین پیروز شده و با پرچم عدالت به شهر عشق آباد می آید تا داد ستمدیدگان را بستاند.داستان رمان دربارهٔ شهری است به نام عشق آباد و گروهی به قدرت رسیده که وارد شهر شده اند تا حق ستم دیدگان را از ثروتمندان بگیرند و آنها را از خانه هاشان بیرون کنند، و به دیگر بیان آنان را به سزای کارهای ناشایستشان برسانند. همه ماجرا در خانه بزرگ و کهنه ای می گذرد. ادریسی ها ساکنان نخستین خانه هستند: مادربزرگ یا خانم ادریسی ها یا زلیخا، لقا ، وهاب (نوه پسری خانم ادریسی ها که درسش را در خارج از کشور گذرانده است و پس از سفر در جستجوی رحیلا بازگشته است). هر سه خود را در خانه و خاطرات خیلی دورشان زندانی کرده اند. هرگز خانه را ترک نکرده اند و به گفته وهاب آنچه سبب شده هرگز خانه را ترک نکنند و به جمع دیگران نروند، «خو گرفتن، ناچاری و تن آسایی بوده است». و یاور باغبان و مستخدم پیر خانه. گروهی از آنان به خانه ی ادریسی ها می آیند و با تصاحب خانه اتاق ها را میان مردم تقسیم می کنند. از تقابل این دو به عنوان نمایندگان کهنه و نو اتفاقات و رویداد های شگفت پدید می آید. نثری شاعرانه و دلپذیر دارد اما داستان در چارچوبی منطقی به پیش می رود. خانه ی ادریسی ها نوشته ی غزاله علیزاده را می توان یکی از جدیترین رمان های پس از انقلاب دانست.
درباره غزاله علیزاده
درباره غزاله علیزاده
فاطمه «غزاله» علیزاده (بهمن ۱۳۲۷–۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵)، نویسنده ایرانی که از آثار مشهور او رمان دوجلدی خانه ادریسی‌ها است. او کار ادبی خود را از دهه چهل خورشیدی و با انتشار داستان‌های کوتاه در مشهد آغاز کرد. وی دو بار ازدواج کرد. بار نخست با بیژن الهی، که حاصل آن یک دختر به نام سلمی است، و بار دیگر با محمدرضا نظام شهیدی. وی همچنین دو دختر که از بازماندگان زلزله سال ۱۳۴۱ بوئین زهرا بودند را به فرزندی پذیرفت.
قسمت هایی از کتاب خانه ادریسیها

هیچ کس از سرنوشت خودش راضی نیست ولی اگر قرذار بود زندگی را از نو شروع کنید باز به همین راه می رفتید .

پیشترها اگر میگفتند مجذوب زنی خواهم شد از ته دل می خندیدم؛هیچ موجودی را بیرون از خودم نمیدیدم،تا تو ذره ذره آمدی به درونم؛با هر نبض من می تپی.فراغتی نیست.انگار بزرگت کرده ام،مثل احمقها با خیالت حرف می زنم."

تغییر جهان با قواعد نیست، استثناء جهش ایجاد می کند.

نظر کاربران در مورد "کتاب خانه ادریسیها"
21 نظر تا این لحظه ثبت شده است

بااینکه نویسنده قلم قوی ای داشت اما اصلا نتونستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم و به سختی تا صفحه آخر خودمو رسوندم متاسفانه من دوسش نداشتم

1403/08/20 | توسطنسترن - کاربر سایت
2
|

یکی از بهترین رمان‌های ایرانی،خیلی خوب بود انگار خودتم توی داستانی هنگامی که میخونیش

1403/06/15 | توسطساسان شهرکی
2
|

متاسفانه برای من بسیاررر حوصله سر بر بود. سایر کتابهای غزاله علیزاده رو دوست داشتم ولی این یکی رو اصلا.

1403/06/07 | توسطکاربر سایت
3
|

این کتاب حالا تکه ای از روح منه ...کتار بهترین کتابام گذاشتمش...

1403/05/28 | توسطآذر - کاربر سایت
1
|

امروز این کتاب رو تموم کردم ...صفحه‌ی آخرو که ورق زدم زل زدم به دیوار....قلم غزاله علیزاده بسیار زیبا بود ...دیالوگ‌ها عمیق و زیبا و درست و عجیب....فضای داستان سرشار از حس زندگی در میان ویرانی بود....کاش غزاله تا ابد مینوشت....

1403/05/28 | توسطآذر - کاربر سایت
4
|

یکی از بهترین رمان‌های ایرانی که تا کنون خوانده ام. نثر عالی و شاعرانه، قلمی بسیار گیرا. داستان خواننده را با خود به دنیایی عجیب می‌کشاند.

1402/11/14 | توسطکاربر سایت
4
|

رمانی ادبی با جملاتی شاعرانه حتما بخونید و لذتش را ببرید

1402/10/06 | توسطکاربر سایت
4
|

بهترین اثر زنده یاد غزاله علیزداه" خانه ادریسها" است که در آن به خوبی، عناصر مختلف داستانی به خوبی در بستر قدرت خیال پروده شده و پل ارتباطی شخصیت‌های داستانی با خواننده شکل گرفته است .

1402/06/24 | توسطسید مجتبی میری هزاوه
5
|

با خوندن این کتاب سفر میکنید به ناکجا آباد. واقعا لذت بخش بود

1402/05/15 | توسطاکرم حصاری
5
|

یکی از خسته کننده‌ترین کتابهایی که خواندم. خط داستانی کوتاه با توصیفات بیش از حد. واقعا زجر کشیدم تا تمام شد. چای آوردند. چای را برداشت. قند را در چای زد. قند خیس شد. قند را در دهانش گذاشت. شیرین بود. جرعه ای چای هورت کشید. چای داغ بود. چای را در نعلبکی ریخت. قطره ای از چای روی شلوارش ریخت. شلوار خیس شد. دوباره در نعلبکی چای ریخت. قند در دهانش تمام شده بود. دوباره قند در چای زد ….. البته این متن کتاب نیست. ولی حس کلی من به داستان است.

1402/04/14 | توسطاحمد مافی
31
|
پاسخ ها

اصلا اینگونه نیست نثر روان و دیالوگها کاملا ادبی و زیبا و تاثیر گذار

1402/06/09|توسطکاربر سایت
7

سلام نظر شما کاملا درسته ولی از نظر من میتونه تسلط نویسنده بر جزئیات باشه و قدرت تخیل بالا و یکی از امتیازات این رمان. من فکر میکنم افراد حاضر در داستان هر کدام سایه‌های درونی ما هستن و شاید برای شناخت بیشتر و غرق شدن در فضای داستان نیاز به مورد اشاره شده توسط شما دوست عزیز باشه. البته این دیدگاه منه .

1403/02/02|توسطکاربر سایت
4

من این کتاب را نخواندم ، ولی قصد خریدش رو داشتم. اگه اینطوره که گفتید، خیلی خسته کننده و دق دهنده است! باید ده صفحه‌ی اولش رو بخونم ، وگرنه خریدش یعنی ضرر!

1403/02/06|توسطاکبر خانی
3

دقیقا من هم دارم این کتاب طبق تعریف هایی که ازش شنیدم میخونم اما به حدی حوصله سر بر هست که به زور دارم تمامش میکنم

1403/05/06|توسطفاطمه - کاربر سایت
7

چطور همچین برداشتی کردی....من غرق میشدم تو کلمه به کلمه کتاب لای جملات کتاب ....اینقدر که برام زیبا بود

1403/05/28|توسطآذر - کاربر سایت
0

” لذت متن “ میتونست حاوی متن‌های بهتری از کتاب باشه. بدون انتظار این کتاب رو خوندم و الان تیکه ای از قلبمه.

1402/03/29 | توسطکیمیا - کاربر سایت
7
|

این کتاب در این چاپ حذفیات داره؟

1402/02/23 | توسطمریم زارع
2
|
پاسخ ها

احتمالا بله

1403/02/04|توسطپوریا اکبریان
0

رمانی بسیار بسیار عالی با نثری بسیار روان.فقط کاش در ابتدای کتاب توضیح مختصری درباره شهر و انقلاب صورت گرفته در آن داده میشد.

1401/11/30 | توسطمهدی صادقی
10
|

یکی از بهترین رمان‌های فارسی. توصیف به اندازه و دقیق از محیط ،شخصیت پردازی عالی، شرح شرایط روز جامعه به صورت کاملا هوشمندانه. اگر این کتاب خارجی بود قطعا در ردیف کتاب‌های پرجایزه قرار میگرفت خیلی لذت بردم.

1401/11/05 | توسطشهره مختاری
9
|

این رمان عالیه نثر شاعرانه ای داره

1401/08/24 | توسطعباس لویمی
5
|

چطوری میتونم پی دی اف کتاب رو دانلود کنم؟!

1401/08/12 | توسطکاربر سایت
2
|

با آن‌که طرفدار نثر شاعرانه نیستم، اما شاعرانگی متن باعث استحکام بیشتر این داستان زیبا شده. روح خانم علیزاده شاد. یادشان گرامی و جاویدان.

1401/06/12 | توسطکاربر سایت
4
|

سلام در چاپ جدید نوع جلد شومیز شده لطفا اصلاح بفرمایید.

1401/05/20 | توسطامیر افشاریان
1
|
پاسخ ها

سلام و وقت به خیر. متشکریم از تذکر شما. اصلاح شد.

1401/05/22|توسطمدیر سایت
2

این کتاب در اصل دو جلدیه اما تو مشخصاتش اشاره ای به این موضوع نشده.آیا کامله؟

1401/05/12 | توسطشهره مختاری
1
|
پاسخ ها

بله هر دو جلد در یک مجلد اومده

1401/10/14|توسطآرش ایجاد
1

خیلی رمان خوبیه با این که به نظرم با تصورات خودم خیلی فرق داشت

1400/03/25 | توسطحسین وحدت
5
|