قسمت هایی از کتاب قصه نه چندان عاشقانه ی من و بابات (لذت متن)
قصه ی ما از اولش هم مثل قصه ی بقیه ی آدما نبود، پسر جون. نمی دونم اسمشو بزارم تقدیر یا شایدم قسمت، ولی به هر حال من و بابای خدابیامرزت نه عین بقیه قد کشیدیم و بزرگ شدیم، نه مثل اونها ازدواج کردیم و خانواده تشکیل دادیم. نقلی که امروز برات میگم نقل همین پیشونی نوشت من و بابای محرومته و...