آخر زندانی دلش هوای خانه و زندگی اش را می کرد، جایی که تقریبا از کودکی در آن زندگی کرده بود، و یاد دوستان قدیمی اش را می کرد که به خلق و خوی همدیگر خوب وارد بودند، و یاد کشتزارهای آشنا که روی آنها کار می کرد و آموخته بود که کارش را بی نقص انجام دهد و اینکه قاطرها را دوست بدارد، خلق و خوی قاطرها نزد او شناخته شده و محترم بود، همان طور که برای خلق و خوی چند آدم بخصوص هم حرمت قائل بود، دلش هوای شب های زندان را می کرد، تابستان ها پشت دری ها را می انداختند که ساس و پشه داخل نیاید، و در زمستان بخاری ها گرم بود و از بابت سوخت و غذا هم هیچ کم و کسری نبود؛ یاد یکشنبه ها و توپ بازی و فیلم هایی که تماشا می کردند - یعنی یاد چیزهایی می کرد، که به استثنای توپ بازی، پیش از آنکه به زندان بیفتد، روحش هم از آنها بی خبر بود.
کتاب «گور به گور» از همان زمان تا کنون، به عنوان یک اثر کلاسیک آمریکایی در نظر گرفته شده، و مخاطبین زیادی را مسحور کرده و به چالش کشیده است.
تأثیرگذاری داستان «خشم و هیاهو» به اندازه ای بود که این رمان پس از مدتی نام خود را به عنوان یکی از برترین آثار «برجسته در «ادبیات آمریکا» مطرح کرد.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
داستان های «فاکنر» مانند محاکمه ای در دادگاه است که به تدریج پیش می رود و مخاطب را در مقام قاضی قرار می دهد
عالی بود ... منکه خوشم اومد