سه حیوان یک شرکت تاسیس کردند اگر گفتید یک شرکت شیشه پاک کنی به چه چیزی نیاز دارد؟ یک سطل، یک نردبان و یک شیشه پاک کن؟ نظرتان درباره یک پلیکان، یک زرافه و یک میمون چیست؟ هر چند که خیلی معمولی به نظر نمی آیند، اما این ها با هم اعضای یک شرکت شیشه پاک کنی اند. فقط باید بیلی را هم که با آن ها دوست می شود و سر از ماجراهای هیجان انگیزی در می آورد، به این سه حیوان عجیب اضافه کنید.
بیلی یک روز که اطراف خانه شان گشت می زند بطور اتفاقی با یک پلیکان، یک زرافه و یک میمون آشنا می شود که یک شرکت شیشه پاک کنی عجیب و غریب راه انداخته اند.کمی دورتر از جایی که زندگی می کنم، خانه ای چوبی و قدیمی و عجیب و غریب در کنار جاده قرار دارد. همیشه دلم می خواست بروم توی آن خانه و ببینم آن جا چه خبر است. وقتی از پنجره توی خانه را نگاه می کردم، می دیدم که همه جا تاریک و گرد و خاک گرفته است. می دانستم که قبلا طبقه ی همکف آن ساختمان، مغازه ای بود، چون می توانستم حروف رنگ و رو رفته ی سر در آن را بخوانم که نوشته بود: "قنادی". مادرم به من گفته که به مغازه شیرینی فروشی، قنادی هم می گویند و حالا هر وقت چشمم به آن مغازه می افتد، به خودم می گویم که حتما روزی شیرینی فروشی خوبی بوده است. روی شیشه ی مغازه، کسی با رنگ سفید نوشته بود: "فروشی". یک روز صبح، متوجه شدم که کلمه ی فروشی پاک شده و کسی به جای آن نوشته است: "فروخته شد". آن جا ایستادم و به کلمات خیره شدم و با تمام وجود آرزو کردم که ای کاش من آن را خریده بودم. چون آن وقت می توانستم دوباره آن را شیرینی فروشی کنم ..
اما جادوی قلم رولد دال در هیچ اثر دیگری به اندازه ی کتاب «ماتیلدا» جاودان و مسحورکننده نیست.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
از آثار کلاسیک جاودان گرفته تا شاهکارهای مدرن، به نظر می رسد که نویسندگان همیشه از واقعیت های غم انگیز و غیرمعمول زندگی خود برای خلق داستان های به ظاهر خیالی استفاده می کرده اند.