در طول داستان «بینوایان»، جایگاه «عدالت» و «بیعدالتی» تغییر می یابد، و این بر عهدهی خود کاراکترها و مخاطبین است تا در این مورد تصمیمگیری کنند.
«درونمایه» چیزی نیست که به صورت مستقیم و آشکار توسط نویسنده بیان شود، بلکه پیامی است که هر مخاطب از اثر برداشت می کند.
«ادبیات فرانسه» از اشعار قرون وسطایی گرفته تا رمان های مدرن، برخی از تأثیرگذارترین و جسورانه ترین آثار را در ادبیات اروپا و جهان به وجود آورده
این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره آور و روایت های ملودراماتیک بهره می گیرد تا با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی هایمان میخکوب کند
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
وقتی از «ادبیات فرانسه» صحبت می کنیم، یکی از نام هایی که به سرعت به ذهن می آید، «ویکتور هوگو» است