مشخصه ی ادبیات پست مدرن، تکیۀ شدید بر مسائلی چون از هم گسیختگی، تناقض، و روایت های سوال برانگیز است. این ادبیات اغلب بعنوان یک سبک یا روند تعریف شده است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم پدید آمد. آثار پست مدرن به عنوان واکنشی در برابر تفکر روشنفکرانه و رویکرد مدرنیستی در ادبیات نوگرا به وجود آمده اند. ادبیات پست مدرن، جزیی از پست مدرنیسم است، و همانند پست مدرنیسم برای تعریف و طبقه بندی به عنوان یک جنبش ادبی، تمایل به مقاومت دارد.
«کوندرا» تضاد میان «سبکی» و «سنگینی» را «اسرارآمیز» و «مبهم» می نامد و به این نکته اشاره می کند که جدا کردنِ این دو مفهومِ بهظاهر متضاد، در واقع امکانپذیر نیست.
«ونهگات» در کتاب «سلاخخانه شماره پنج»، مخاطبین را با «بیلی پیلگریم» آشنا می کند: مردی که «از بُعدِ زمان رها شده است.»
«والاس»، مخاطبین را از عمقِ تنهایی شخصیتها، لذتها، وسواسها، و اعتیادهایشان تا ساختارِ سیاسی، فرهنگی و حتی زیستمحیطی این دنیای جدید میبرد.
آثار ریچارد براتیگان با پادفرهنگِ دهه ی 1960 در آمریکا گره خورده است، در آثارش درباره ی طبیعت، زندگی و عواطف انسانی می نوشت.
آثار دان دلیلو، موضوعاتی گسترده—از تلویزیون، جنگ اتمی و ورزش گرفته تا پیچیدگی های زبان، هنرهای نمایشی، جنگ سرد، ریاضیات، ظهور عصر دیجیتال، سیاست، اقتصاد و تروریسم جهانی—را در بر می گیرد.