یک شاهکار... ابتکار و نوآوری این رمان ، مبهوت کننده است.
رمانی خیره کننده، با هوش و ظرافتی درخشان و طنزی والا و هنرمندانه.
شاهکاری در زمینه ی کمدی شخصیت... درخشان، استوار، دل پذیر و شاید حتی کلاسیک.
از جوری که حرف می زد، می شد متوجه شد که مدت زمان زیادی به مدرسه می رفته است. احتمالا مشکل اش هم همین بود.
من یا با دوستان و رفیقانم می جوشم یا با هیچکس، و چون هیچ رفیقی ندارم، با هیچکس نمی جوشم.
من نیمه ی پر لیوان را قبول ندارم. خوشبینی حالم را به هم می زند.[خوشبینی] کاملا غلط است. از زمان سقوط آدم، جایگاه همیشگی بشر در جهان، فلاکت بار بوده است.
«پست مدرنیسم» به بخشی مهم از زندگی و سرگرمی های ما تبدیل شده است. اما «پست مدرنیسم» چه ویژگی هایی دارد؟
این سبک از کمدی، تلاشی است برای بیرون کشیدن شوخ طبعی از دل موضوعاتی که اکثر افراد آن ها را در ذات خنده دار در نظر نمی گیرند
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
وقتی صحبت از داستان های کمدی می شود، نمی توان از شاهکار کلاسیک جان کندی تول، یعنی رمان «اتحادیه ی ابلهان»، سخنی به میان نیاورد
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
در نظر دیگران بود که کتاب رو با دون کیشوت یا ناطور دشت مقایسه میکردن ! ریعلی ؟ کجاش شبیه ولی شخصیتهای این کتابا هیچ ربطی بهم ندارن اینو منتظران دون کیشوت بهتر درک میکنن! به نظرم فکر کردن به اینکه از این داستان یه نتیجه اخلاقی بگیریم اشتباهه شبیه اینه که به دنیا از چش یکی دیگه هم نگاه میکنی .کتاب رو که خوندم خندیدم و لذت بردم مثل اونجا که مادر ایگ فکر میکنه ایگ کمونیسته یا اونجا که ایگ با یه دروغ خودش خانم تریکسی و گاس لوی رو نجات میده من به اندازه ای که از خوندن کتابای هری پاتر بدم میاد از این کتاب خوشم میاد
یادمه این رمان رو چاپ دوم یا سوم بود که خوندم و طرح جلد متفاوتی داشت. حدود ۳۰ـ۴۰ صفحه که گذشت دیگه نمیتونستم زمین بذارمش، هنوز هم ایگنیشس یکی از دوست داشتنیترین شخصیتهای ادبیاته برام بخش حسود و خودخواه وجودم دوست نداره کسی این کتاب رو بخونه جز خودم ،اما اگه این کتاب رو میخونین قطعا انسان خوش شانسی هستین :)
از یک نویسنده سستپایه و کوتهفکر { اشاره به خودکشی}، بهتر از چنین داستان آبکی و شُلی انتظار نمیرفت.
تجسمی ضعیف و طنزی بیمزه از رفتارهای ناپسند و نادیده شدن ارزشهای انسانی با داستانی به شدت کسل کننده و سَبُک و حضور شخصیت هایی نامتناسب با واقعیات و رفتارهای بیمعنی. حتی ارزش اندیشیدن هم در باب خود ندارد
من نشر چشمه گرفته بودم ک خیلی سنگین بود وزن کتابش، خودش هم نمیگم بد بود اما من نتونستم تمومش کنم، خیلی وارد جزئیات ک لازم نبود میشد، توضیحاتش دیگه اگزجره بود بنظرم البته گناه داشت واقعا بخاطر این کتاب خودکشی؟!؟! یکم بهتر مینوشتی برادر من🤭
جای تعجبی نداره که چرا هیچ ناشری حاضر به چاپش نمیشده کتاب خیلی معمولی و سادهس اگه توو شرایط سختی هستین و صرفا میخوایین کتاب خونده باشین گزینه بدی نیست ولی اون قدرا هم که جایزه بگیره و نشر چشمه تبلیغش رو بکنه خوب نیست
بزرگترین رمان کمدی قرن ، و صد البته طنز سیاه روزگار واقعی ما . اگر فرصتی باشه میشه دوباره و سه باره هم خوندش و لذت برد و بسی اندوه ....
من تا مدتها معتقد بودم نشر چشمه بهترین نشر ایرانه. بهترین نوع و سایز فونت، صفحهآرایی عالی، چاپ خیلی خوب. ولی متاسفانه چند سالی میشه که از کاغذهای واقعا بیکیفیتی داره استفاده میکنه. محتوای کتاب هم سلیقهایه ولی من فکر میکنم طنز هر زبان و جامعهای متعلق به همون زبان و جامعهاس و ترجمهاش به زبانهای دیگه باعث بیمعنی شدنش میشه. اما در کل کتاب روان و خوبیه. میشه تو یک ساعت ۵۰ صفحهاشو خوند.
اگه منظورت اینه که کاغذ بالکی خوب نیست. در اشتباهی کاغذ بالکی بسیار جذابه و کیفیتش به نظرم خوبه.
عالی و خنده دار معرکه بود حیف نویسنده ااش زنده نیست بازم شاهکار بنویسه
کتاب خاصی هست، باب طبع همه نیست، وابسته به زمان و خیلی وابسته به مکان رخ دادن داستان هست، طنزش هم خاص خودش هست. دقیقا به همین علت ممکنه بعضیها طرفدار دو آتشه کتاب باشند و بعضیها اصلا دوستش نداشته باشند
یکی از بدترین و احمقانهترین کتابایی بود که تابحال خواندم حیف وقت و پولی بابتش گذاشتم نه چیز جالبی داره که میخکوبتون کنه و نه نکته ای حیف کاغذ که برای چاپش هدر دادن فقط رندگی یک آدم تنبل و بی ادب و پخمه و کثیف که حتی به مادرش هم احترام نمیزاره.
کتاب ، روایتی از یک دن کیشت قرن بیستمی هست و شاید چون خیلی هامون در زندگی هامون درحال ایفای همین نقش هستیم، جذب کتاب نشیم ولی خوندن حقایق هرچند هم تلخ و گزنده باشه به اندکی تلنگر و بیدارباش میارزه.. کتاب واقعا یه شاهکاره به تمام معناست
اصلا نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم،حدود ۵۰ صفحه ازش خوندم،بعد دادم به صاحب اصلی کتاب.یکمی شخصیت اصلی کتاب شبیه رمان ناطوردشت بود،من از اون کتاب هم اصلا خوشم نیومد،با کتاب فرانی و زویی بیشتر ارتباط برقرار کردم
تلاش مادر نویسنده برای چاپ کتاب پس از مرگ نویسنده ستودنی است
یک جورایی به تقلید از دون کیشوت و طبل حلبی نوشته شده. پیشنهاد خوندن...
کتاب خوبیه و خنده دار مخصوصا اونجا که همه سوسیس هایی که برای فروش به ایگنشس(شخصیت کتاب) داده بودند خودش خورد 😂
خوب و جالب بود :)
دوستان صفحه 136کتاب من حذف شده آیا برای شما هم اینگونه هست یا نه؟چاپ هفتم نشر تهران زاوش ۱۳۹۲
اگر حوصله خواندن ناطوردشت را داشتید این کتاب را هم میتوانید بخوانید. شخصیت اصلی اتحادیه ابلهان قرار است کلی حرصتان را در بیارد و به صورت خیلی پر رنگ حماقتهایمان را یادآوری کند.
سلام.نظر شما توجه من رو جلب کرد.میشه بگید کرکتر اصلی چطور حماقت مارو یادآوری میکنه؟ هرچقدر تلاش میکنم ، به غیر از حرص درار بودنش، هیچ چیز معناداری تو کتاب پیدا نمیکنم.ممنونم💜
راستش با توجه به اسم جذابش انتظار بیشتری داشتم اما در کل خوب بود
اتحادیه ابلهان» تو عمر 50ساله ام از این کتاب بیخودتر ندیده ام داستان روزمره یا ادم ابله کثیف و بی انظباط و پلشت حیف وقت که برای این کتاب حروم کنی
البته که انضباط درسته!
البته نظر هرکسی برای خودش محترمه ولی واقعا فکر نمیکردم کسی از این کتاب اینجوری بدش بیاد و از ایگنیشس دوست داشتنی به این تندی یاد کنه 🤔