فرشتگان زمینی الهام گرفته از زندگی واقعی دو زن، زنانی که زیر قوانین نانوشته اجتماعی و سایه سیاه آدمهای خاکستری اطرافشون لگد مال شدند، زخم دیدن و در آتش زخم زبانها و انگ خوردنها خاکستر شدن اما آخر ماجرایشان تسلیم و سوختن و ساختن نبود بلکه از زیر خاکسترها ققنوس زیبایی تجلی پیدا کرد، زمانی رسید که فهمیدند میتوانند زمین بخورند، خود را بلند کنند و دوباره ادامه دهند... خودشان را باور کردند و این تسلیم نشدن در برابر موانع شکوه زیبایی رو رقم زد. زنان بزرگترین معجزه ی آفرینش هستند. وقتی که مثل تیتی اسیر دست درازیهای مردانهی خبیثی میشوند این دست درازی به جسم و روحشان مثل سم تزریق میشود کرخت میشوند در تاریکی انزوا سکوت و ترس از آبرو فرو میروند اما روزی چشم باز میکنند از گوشه ی سیاهی طلوع میکنند و تمام صفحات چرکین گذشته را با گشودن صفحهای نو پر از قدرت دانش و اعتماد به خود عوض میکنند. یا همچون لیلا با معلولیت پا به دنیا میگذارند تحقیرها میشنوند در گوششان خوانده میشود تو ناقصی! باید بسوزی و بسازی! عشق برای تو افسانه است! تو لایق عشق نیستی! اول باور میکند. نقصش را میبیند و غرق در بهرهی تحقیر آمیز زندگی میشود راضی به حداقلی از یک زندگی، راضی به زن دوم بودن نفر دوم و انتخاب دوم بودن... زمانی لیلا دوباره متولد میشود که از تمام تلخیهایی که میبیند درس میگیرد خودش را دوست داشته باشد این آغاز راهی میشود که پایانش عشق است موهبتی که همیشه لایقش بوده و فقط باورش نداشته.
کتاب فرشتگان زمینی