آمریکایی آرام [The Quiet American]. رمانی از گراهام گرین (1904-1992)، نویسنده انگلیسی، که در 1955 انتشار یافت. نویسنده، در پی اقامت خود در مالزی و هند و چین، از مشاهدات خود به عنوان خبرنگار جنگی استفاده کرده، ضد امریکایی بودن خویش را در قالب اثری طنزآمیز، ابراز میدارد. و در حالی که ارتش فرانسه در هند- چین در حال جنگیدن با ویتنامی هاست ، در سایگون ، جوانی آمریکایی و باهوش به نام پایل، شروع به انتقال کمکهای اقتصادی به "نیروی سوم" می کند. فاولر ، راوی و خبرنگار خارجی فصلی ، گرفتار بین استعمارگران فرانسوی و ویتنامی ها ، خاطرنشان می کند: "تا به حال کسی را ندیده بودم که برای همه مشکلاتی که به وجود اورده است، انگیزه ی بهتری داشته باشد." هنگامی که سیاست های پایل جوان خون به پا می کند، فاولر نمی تواند خود را کنار بکشد. اما انگیزه های فاولر برای مداخله ، هم برای پلیس و هم برای خودش مشکوک است ، زیرا پیش از این پایل معشوقه ویتنامی اش را از چنگش درآورده است. "آمریکایی آرام" نقدی است تند و سرشار از خشم که در شکلی استعاری از طرف یک استعمارگر کهنهکار به یک جهانخوار تازه کار وارد میشود.
هیچ نویسنده جدی دیگری در قرن بیستم، بیشتر از گراهام گرین توهم عامه را مورد حمله قرار نداده، و به آن شکلی جدید نداده است.
معصومیت نوعی جنون است.
دیر یا زود شخص باید طرف یکی را بگیرد. اگر قرار باشد انسان بماند.
همیشه همینطور بوده است، وقتی به بیابان فرار می کنی سکوت است که در گوشت فریاد می کشد.
داستانهای گرین با فضای عجیب و غریب امروز همخوانی دارد و عجیب گراهام گرین این روزها میچسبد.
خواهشاً موجود کنید
کتاب فوق العاده جذاب خواندنی بود وحسابی حالم خوب شد
و بالاخره تجدید چاپ شد
دارم در بستر جنگ. یکی از بهترین رمان هایی که خوندم خیلی خیلی دوسش داشتم
درام در بستر جنگ
عزتالله فولادوند و گراهام گرین ، فکر کنم وقتی اسم یکی از اینها روی جلد ی کتاب باشه دیگه نیاز به تعریف من نداره.
من داستانهای دیگری از گراهام گرین را خواندهام و هیچکدام جذبم نکرد (وزارت ترس و قدرت و جلال)، ولی آمریکایی آرام برام شاهکاره. درواقع، اون دو کتاب را هم بهخاطر آمریکایی آرام خواندم، ولی شوقم سرکوفته شد. نمیدونم چه رازی درش نهفته است.