زندگی من، هزارتکه ای است از تمامی زندگی های یک شاعر.
از آنچه بر این کاغذها جا می گذارم، چون انگورچینی پاییزی تاکستان ها، برگ هایی زرد خواهند ماند که در مسیر مرگ اند و انگورهایی که جانی تازه در شراب مقدس می گیرند.
آنچه که خاطره نویس به یاد می آورد با آنچه شاعر بازآفرینی می کند، یکی نیست. خاطره نویس شاید کمتر زیسته باشد اما از رخدادها عکس گرفته است و آن ها را با توجهی خاص به جزئیات بازآفرینی می کند. شاعر اما در گالری پر از اشباح را در برابرمان می گشاید که ارواح در آن با تاریک روشن های زمان خود می رقصند.