یکی از مسائلی که همواره موردتوجه نویسندگان داستانی در سراسر جهان قرار داشته است پدیدهی جنگ بوده است. وضعیتی غیرعادی که بر گروههای متخاصم حاکم میشود و تنها از منطق خود پیروی میکند. ژیل مارشان، نویسندهی فرانسوی یکی از آنهایی است که پدیدهی جنگ را در بزرگترین ابعادش، یعنی جنگ جهانی مورد واکاوی قرار داده و رمان موفق «سرباز ناساز» را به رشتهی تحریر درآورده است. راوی این رمان که شخصیت اصلی داستان است نامی ندارد و در سالهای پس از جنگ وظیفهی شناسایی مفقودین و کشتهشدگان جنگ را به عهده گرفته است.
پیشرفت داستان با ورود مادر یکی از مفقودین به روایت، اوج میگیرد. او معتقد است فرزندش هنوز زنده است و راوی و خواننده را درگیر پروندهی پرحرارت فرزند مفقودش میکند. راوی که بهنوعی نمایندهی گروه بزرگی از بازماندگان جنگ است سعی در باز تعریف خود در این پرونده دارد. در ادامه با کنکاشهای بیشتر راوی رازی سربهمهر از زندگی سرباز مفقود شده برملا میشود. رابطهی عاشقانه و مخفیانهای که راوی از بین گفتههای مادر کشف میکند جهان داستان را با یک پرسش عظیم روبهرو میکند. آیا ابعاد جنگ با تمام اتفاقاتش بزرگتر است یا عشق؟
«سرباز ناساز» یک رمان ضدجنگ تمامعیار است که بدون شعاردادن و با بهرهگیری از روایتهای عاشقانه در دل یک فضای ابزورد خندهای تلخ به بزرگترین جنگهای بشر کرده است و با یک نگاه انسانگرایانه سوالات مهمی را در مورد چیستی و چرایی جنگ مطرح کرده است.
این رمان در سال 2022 برای اولین بار منتشر شد و توانست جوایز بسیار زیادی را کسب کند. نگاه متفاوت به جنگ یکی از مهمترین ویژگیهای «سرباز ناساز» است. نکتهی جالبی که در مورد این اثر لازم است در نظر گرفته شود این است که معمولا سربازان برای حفظ مام وطن و ناموس تن به جنگ و اتفاقات مهیب آن میدهند ولی در رمان سرباز ناساز این مادران و همسران هستند که برای حفظ موجودیت سرباز مفقود یا از دست رفتهی خود به آب و آتش میزنند. نگاهی عاشقانه و گاها زنانه به جنگ یکی از مهمترین جوانب این اثر است که میتواند توجیه کنندهی اقبال وسیع به این اثر باشد.
کتاب سرباز ناساز