1. خانه
  2. /
  3. کتاب سر هیدرا

کتاب سر هیدرا

3.75 از 2 رأی

کتاب سر هیدرا

La cabeza de la hidra
انتشارات: ماهی
٪15
300000
255000
معرفی کتاب سر هیدرا
نام رمان برگرفته از هیدرا هیولایی چند سر است که هرکول قهرمان اسطوره ای هر سر که از او می برید چندین سر دیگر به جای ان می رویید. هیدرا نماد تکثیر بی پایان است جریان پیوسته دو تا شدن است که در سراسر داستان به گونه نمادین در قالب جاسوسی و خرابکاری ظاهر می شود. همه شخصیت های این رمان هویتی دوگانه و حتی سه گانه دارند. افزون بر ان تکرار دقیق صحنه ها و گفتگوها و حتی تکرار ساختار نیز در میان است به گونه ای که خواننده در این رمان با دو برآمد محتمل روبه رو می شود :یکی در تخیل راوی که چون نتوانسته است عطوفت فلیکس مالدونادو را به سوی خود جلب کند او را برای خود بازافریده است و دیگر آن چه به راستی بر قهرمان اصلی می گذرد. در زندگی شخصیت اصلی داستان که آدمی نگران و خیال پرور است اشتیاق به دیگر بودن - اشتیاق به هویتی خلاق و خارق العاده برای جبران هستی فرساینده و بی رنگ و بویش یعنی اسیر کنندگانش او را وا می دارند که هویت خود را عوض کند و حتی تن به جراحی صورت بدهد. در سرتاسر رمان ان جفت های مثبت و متعادل شخصیت اصلی - افرادی چون سارا کلاین معشوق او و شخصیت پدر ناخدا هردینگ که تجسم ارمان های سیاسی و اجتماعی هستند و فلیکس در پی تحقق ان ارمان هاست - نابود می شوند و بدین سان خبر از سرگذشت فلیکس می دهند که سرانجام تن به خواست اسیر کنندگانش می دهد و دیوانه می شود. این رمان بیانگر بسیاری از دوگانگی های قهرمان اصلی است. فلیکس دو معشوق به نام سارا کلاین و مری بنجامین دارد. اولی نماد زنی ارمانی و دست نیافتنی است که فلیکس او را گرامی می دارد و دیگری زنی خونگرم و بی پروا که فلیکس از او سوء استفاده می کند. فلیکس همچنین دو شخصیت مادر دارد یکی مادر خودش که مرد از رفتن به مراسم تدفینش سر باز می زند زیرا از او کینه به دل دارد که مرده و او را ترک گفته است و دیگری همسرش روث که او را مادرخوانده خود می پندارد همچنین است دو شخصیت پدر یکی مکزیکی و دیگری اهل آمریکای شمالی دو رئیس جمهور که یکی ناشناس است و دیگری شخصیتی از دوران گذشته است که تصویر متعادل او همچون فردی ارمانی بر زندگی فلیکس سایه افکنده است. سطحی دیگر از دو چهرگی نیز در رمان چهره می نمایاند و ان وجود فلیکس همچون نماد مکزیک است. یکی از مثبت ترین و ارمانی ترین شخصیت های آفریده فوینتس فلیکس است که همچون نماد حیثیت وحدت و استقلال مکزیک تصویر می شود.
درباره کارلوس فوئنتس
درباره کارلوس فوئنتس
کارلوس فوئنتس (به اسپانیایی: Carlos Fuentes Macías) (زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۹۲۸ - درگذشته ی ۱۵ مه ۲۰۱۲) نویسنده ی مکزیکی و یکی از سرشناس ترین و پر آوازه ترین نویسندگان اسپانیایی زبان بود. آثار او به بسیاری از زبان ها ترجمه شده اند.پدر وی از دیپلمات های مشهور مکزیک بود و از این رو کودکی اش در کشورهای مختلفی سپری شد. در سال ۱۹۳۶ خانواده اش در شهر واشنگتن دی سی اقامت گزید و این باعث شد که با زبان انگلیسی نیز آشنا شود.در سال ۱۹۵۹ با بازیگر سینما ریتا ماسدو ازدواج کرد، که این ازدواج تا سال ۱۹۷۳ ادامه داشت. او شغل پدر را ادامه داد و به دنیای سیاست وارد شد و برای نخستین بار در سال ۱۹۶۵ به عنوان سفیر مکزیک در لندن انتخاب شد و بعدها نیز در فرانسه و چند کشور دیگر اروپایی هم چون هلند، پرتغال و ایتالیا نیز سفیر بود. نخستین مجموعه داستان های کوتاه فوئنتس در سال ۱۹۵۴ منتشر شد.در ۲۹ سالگی نخستین رمان خود با عنوان «جایی که هوا صاف است» را منتشر کرد. آخرین رمان فوئنتس ولاد نام دارد که در زمان حیاتش به چاپ نرسید. فوئنتس درباره ی این رمان گفته بود که این کتاب داستان زندگی یک خون آشام است. ولاد از اقامت خود در اروپا خسته می شود و به مکزیکوسیتی سفر می کند.
مقالات مرتبط با کتاب سر هیدرا
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب سر هیدرا"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

344 صفحه 300 تومن ؟ اونم نشر ماهی که به جز قطع جیبیش بقیه کتاب هاش جلد و کاغذ افتضاح دارن ؟ چقدر بی رحمانه و غیر منصف

1402/10/04 | توسطامیر
6
|

یک بار برای همیشه بیاییم همه نام‌ها را درست بنویسیم و درست بگوییم: هایدرا، هِـیدیس، کرونوس، هرکولس، و خیلی چیزهای دیگر... 😤

1401/03/08 | توسطعیسا مهرگان
0
|
پاسخ ها

دوست عزیز چرا چرند میگی!؟ تلفظ هیدرا در زبان اسپانیایی دقیقاً همان «هیدرا» است. اول خودت یاد بگیر بعد بیا ایراد بگیر.

1401/08/28|توسطکاربر سایت
9