یک شاهکار... شگفت انگیز.
یک موفقیت.
داستانی بسیار استوار و مسحورکننده.
روی ساحل رودخانه، در خنکای یک شب تابستانی، دو زن زیر بارشی از نقره ی آبی فام مبارزه کردند. آن ها اصلا انتظار دیدن دوباره ی یک دیگر را در این دنیا نداشتند و در آن لحظه همه چیز برایشان بی تفاوت بود. ولی آن جا، در آن شب تابستانی، در میان سرخس های آبی رنگ با همکاری یک دیگر کار شایسته و خوبی انجام داده بودند.
اگر قراولی از آن جا می گذشت با دیدن آن دو زن بدون آتش و بی جا و مکان و همراهی خلاف قانون یک زن برده و زن سفیدی با پاهای برهنه و موهای آشفته که نوزادی 10 دقیقه ای را لای لباس هایشان پیچیده بودند، آن ها را ریشخند می کرد.
آزاد کردن خودت یک مسئله بود، و ادعای مالکیت بر آن خود آزاد شده، مسئله ای دیگر.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
نگارش به سبک «جریان سیال ذهن» این امکان را برای مخاطبین فراهم می آورد که افکار درونی شخصیت ها را «بشنوند»
این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره آور و روایت های ملودراماتیک بهره می گیرد تا با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی هایمان میخکوب کند
دو نیرو در دنیا وجود دارد؛ یکی شمشیر است و دیگری قلم. نیروی سومی نیز هست که از آن دو قدرتمندتر است: نیروی زنان.
وقتی «تونی موریسون»، نخستین زن سیاه پوست برنده ی «جایزه ی نوبل ادبیات»، رمان «دلبند» را به «60 میلیون نفر و بیشتر» تقدیم کرد، می خواست نگرش همگان را درباره ی بردگی سیاه پوستان به چالش بکشد.
می توان درباره ی رمان صد سال تنهایی گفت که این اثر چیزی حیاتی را در مورد تجربه ی تاریخی صدها میلیون نفر در خود دارد که فقط به آمریکای لاتین خلاصه نمی شود
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
رئالیسم جادویی، سبک ادبی فوق العاده جذاب و محبوبی است که از دل جهان بینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شده است.
کتاب تو مایه رئالیسم جادوییه و باید این سبک رو بشناسیم تا لذت ببریم.کتاب فوق العاده س و داستان ستم به بردهها که دیگه نخ نما شده رو از یه منظر تازه مطرح کرده که خواننده رو همراه میکنه.ترجمه خانم دقیقیان عالیه و سانسور هم نشده من با نسخه انگلیسی مقایسه کردم.دوستان نگران این هجمه هماهنگ به خانم دقیقیان نباشن و کتاب رو بخونن و لذت ببرن.یکی دوتا تحلیل خوب هم هست سرچ کنن تا جاذبههای داستان مغفول نمونه
وااای 😤 کتابی سرشار از سانسور و تغییر واژگان. مترجم بیاد اینهمه زحمت بکشه، اونوقت حکومت ترسو و وحشتزده از بیداری، بیاد نوشتار را قلع و قم کند. 😠 شرمآور است.
دوست عزیز کمی آهسته تر.ترجمه خانم دقیقیان رو با متن انگلیسی مقایسه کردم نه سانسور داره نه حکومت ترسو و وحشت زده از بیداری قلع و قمع کرده.اصلا موضوع کتاب چه ربطی به حاکمیت مذهبی ایران داره.بفرمایید برا مترجم دیگه تبلیغ بفرمایید ولی کسی دیگه رو زیر سوال نبرین.هرجا تشریف دارین حاضرم با دوستان کاربر جمع بشیم و نسخه انگلیسی رو کلمه به کلمه با ترجمه خانم دقیقیان مقایسه کنیم.این گوی و این میدان
دوستان یه مسئله ای که هست، بعضی از افراد دوست دارن کتاب رو با توجه به برهه زمانی و بیان نویسنده اصلی بخونن ولی دسته دیگه دوست دارن کتاب روان باشه و ساده. بعضی مترجمها به مذاق دسته اول خوش میان و بعضی دیگه به مذاق دسته دوم، این دلیل نمیشه که کار هر کدوم بد باشه، سلیقهس. کاش دوستان اینقدر کلی نظر ندن و واقعا بیان کنن چرا به نظرشون ترجمه بد بوده که بقیه گمراه نشن.
ترجمه مرجان مثنوی خیلی عالی بود 👌نشر هنر پارینه 🌸 نشر چشمه، بیخودی کتابها رو گرون کرده!😠
چوخ گوزل
من نسخه صوتی کتاب رو گوش دادم، متاسفانه خوب نبود
خوب و جالب بود :)
کتابی بی نظیر و سراسر درد ... درد ظلم ، درد دنیای سیاه سیاه پوست ها...
داستان در مورد یک موضوع تکراریه برده داری ولی این بار با یک داستان دردناک البته این قضیه خودبه خود انقدر تاسف انگیزه که وقتی یک کم ازش تصویر سازی بشه اشک آدمو در میاره زنی که به خاطر اینکه فرزندانش توسط سفیدها برده نشن تصمیم میگیره اونا رو بکشه به هر حال ارزش خوندن داشت.
باید حتما داستان کتابو لو میدادی؟ با خودت فک نکردی شاید بقیه مث تو کتابو نخونده باشن؟
شاید لو نداده خب !
من ترجمه خانم دقیقیان رو خوندم متوجه اشکالی در ترجمه نشدم. دوستانی که ایراد میگیرن احتمالا یا نخوندن یا شایدم نمیدونن سبک داستان متفاوته از اون جهت متوجه داستان نشدن.
دوست عزیز ترجمه اصلا خوب نیس لطفا افراد رو گمراه نکنید
دوست عزیز ما همه جور کتاب با همه سبکی خوندیم، ترجمه خانم دقیقیان واقعا خوب نیس و نامفهومه
رئالیسم جادویی واقعا مخاطب رو جادو میکنه. وقتی شروع کردم به خوندن این کتاب باورم نمیشد که بتونم تا آخر بخونمش اما فقط دو روز زمان برد خوندنش اونم با این همه مشغله ای که دارم. کتاب خیلی خوبی بود. البته بیشتر قسمتهاش غم انگیز و هولناک بود بخاطر حوادثی که برای شخصیتهای داستان پیش میاد. اما رئالیسم جادوییش که تا حدی به مرز یک داستان فانتزی نزدیک شده بود داستان رو جذاب میکرد.
برای من جای سوال داره .. واقعا آیا این افرادی که از ترجمه خانم دقیقیان انتقاد کردن،حتی یک صفحه از ترجمه ایشون رو خوندن؟ انگار چند نفر در قسمت کامنتها دست به یکی کردن تا هنر ترجمه ایشون رو زیر سوال ببرن.. نمیدونم اسم اینکار رو باید چی گذاشت..نکته جالبتر اینکه اگر این ترجمه اینقدر بد و غیر قابل استفادس چطور طبق نوشته سایت ایران کتاب تا به امروز هشت بار تجدید چاپ شده
بله، نسخه صوتیشو من گوش دادم فاجعه بود
متاسفانه ترجمه کتاب به حدی بد و افتضاح بود که هر چقدر هم دقت کردم متوجه نشدم داره چه اتفاقی میفته، حیف از این اثر فوق العاده که هنوز ترجمه خوبی از اون در دسترس نیس، باید صبر کنیم شاید ترجمه بهتری از این اثر فاخر چاپ بشه
ترجمه فوق العاده بد و افتضاح...ترجمه مهمترین مقوله یه کتابه ....واقعا چطور با این ترجمه اجازه چاپ گرفته..من نمیدونم..فکر میکنم حتی خانم دقیقیان یه اسم خاص و هم ترجمه کرده بوده..مزرعه پناهگاه مهربان....یاد یکی از همکاران گوینده م در صدا وسیمای مرکز آذربایجان غربی افتادم که به پل ژان پل دوم موقع ترجمه به ترکی گفته بود ژان ایکینجه کورپو.....
هردو ترجمه افتضاح هست
بهترین ترجمه این کتاب با نام محبوب هست.که فقط یکبار چاپ شده.توسط خانم صحتی(همسر جناب رضا براهنی) محبوب:تونی موریسون ترجمه ساناز صحتی چاپ نخست ۱۳۷۴ نشر چاپار فرزانگان جلد شومیز قطع رقعی ۳۳۵ صفحه
سلام؛ جسارتن شما خودتون ترجمهی خانم «صحتی» رو خوندید؟ ترجمهشون خوبه و نسبت به سایر ترجمهها قابل تحملتره؟
ترجمه خانم دقیقیان فوق العاده افتضاح، تعجب میکنم مدیران نشر چشمه این کتابو قبل از چاپ نخوندن یعنی، بی نهایت بد
کلا چند تا کتاب از نشر هنر پارینه خریدم و همش ترجمه هاش بد بوده
کتاب خوبی میتونست باشه اما متاسفانه ترجمه ضعیف کار رو خراب کرده،فک کنم زبان اصلیش رو بخونیم بهتر باشه😐
درود عذرمیخوام ترجمه خانم مثنوی یا دقیقیان ضعیف بود؟
هر دو
ترجمه خانوم مثنوی واقعا افتضاحه.ادم از هیچی سر در نمیاره