رمان «یادداشت های زیرزمینی» با جملاتی مشهور از شخصیت اصلی در مورد خودش آغاز می شود: «من آدم مریضی هستم... من آدم کینهتوزی هستم. من آدم نفرتانگیزی هستم.»
«داستایفسکی» چه حقایقی را در مورد انسان ها آشکار کرد و چگونه به مسیر ادبیات، شکل و جهت داد؟
این مقایسه، با توجه به تعداد ترجمهها، سبب آشنایی بیشتر و بهتر با این شاهکار تاریخ ادبیات شده و در انتخاب ترجمهای که بیشتر میپسندید، کمکحالتان است.
در این مقاله قصد داریم به حقایقی مهم، جالب توجه و کوتاه درباره ی زندگی فئودور داستایفسکی بپردازیم.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
«شبهای روشن» نیز مانند همهی شاهکارهای داستایفسکی، از منظری انسانی و روانشناسانه پرداخت شده است.
داستان های او، یکی از اصلی ترین پایه های ادبیات روسیه را تشکیل می دهند.
شوهر زیر تخت همون شوهر حسوده؟
بله درسته. توی این کتاب داستانهای 1.شوهری زیر تخت خواب، 2. دزد شرافتمند، 3. پالزونکوف؛ ترجمه و چاپ شده. که داستان شوهری زیر تخت خواب رو آقای اسماعیل سیگارودی توی کتاب شوهر حسود و رمانی در نه نامه در نشر ثالث ترجمه کردن. یه ترجمه دیگه هم، از همین داستانِ "زنِ مردِ دیگری و شوهری که زیر تخت پنهان شده بود"، در کتابِ «نازک دل و دو داستان دیگر نشر مهر اندیش» اومده و چاپ شده. همچنین داستانهای پالزونکوف و دزد شرافتمند که دو داستان از سه داستان این کتاب نشر چام هستش رو هم در کتاب رویای یک آدم مضحک ترجمه رضا رضایی از نشر ماهی هم، ترجمه و چاپ شده.